دور نمودن

دور نمودن به معنای جدا کردن یا فاصله انداختن چیزی یا کسی از خود یا موقعیتی خاص است. این عمل معمولاً با هدف جلوگیری از تأثیر منفی، آسیب یا مزاحمت انجام می‌شود و نشان‌دهنده مراقبت و مدیریت موقعیت است.

در روابط انسانی، دور نمودن می‌تواند به معنای اجتناب از افراد یا شرایط ناسالم و مخرب باشد. این اقدام به حفظ سلامت روان، امنیت و آرامش فرد کمک می‌کند و باعث می‌شود تصمیمات منطقی‌تر و متعادل‌تر گرفته شود.

در متون دینی و اخلاقی، دور نمودن به معنای بازداشتن انسان از گناه، هوس‌ها یا آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی آمده است. هدف اصلی آن هدایت فرد به سوی رفتارهای سالم و ارزشمند و پیشگیری از انحراف یا فساد است، به گونه‌ای که مسیر زندگی شخص و جامعه اصلاح شود.

لغت نامه دهخدا

دور نمودن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) دور کردن. ( یادداشت مؤلف ). عنش. تعزیب. دحور. دحر. عذم. ( منتهی الارب ). رجوع به دور کردن شود.

فرهنگ فارسی

دور کردن.

جمله سازی با دور نمودن

تقيد مواظبت بر عملى، علتى است نفس را و تشخيص رذيله از جميله بى نور شيخ، بسيارمشكل زيرا كه صفات عقلانى و نفسانى متشابه انند وتاءويل هر يك، كار راسخين فى العلم و بينايان الهى است و بر فرض ‍ تشخيص درمدتى از عمر يك رذيله از خود نتوان دور نمود و بر فرض ‍ دور نمودن به‌اشتغال ورزيدن به غير او در نفس تمكن يابد بجز آب همت شيخ، اين كثافت را مشوى كه‌پاك نگردد و به غير صيقل تلقين پير، اين ضلع كج را به استقامت ميار كه درهم شكند.

((جعل الله العدل قواما للاءنام و تنزيها من المظالم و الآثام و تسنية للاسلام: ))خداوند عدالت را عامل ثبات براى مردم و دور نمودن و پاكى از ظلمها و گناهان و درخشش ومزيتى براى اسلام قرار داد.

قرآن، ذكر است، مايه تذكر و توجه انسان و دور نمودن او از غفلت و نسيان. ( انزلنا اليك الذكر )

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال چای فال چای فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی