لغت نامه دهخدا دانش پژوهی. [ ن ِ پ َ ] ( حامص مرکب ) عمل دانش پژوه. طلب علم. جستن دانش: بتعلیم دانش تنومند بادبدانش پژوهی برومند باد.نظامی.
جمله سازی با دانش پژوهی به یزدان شناسی علم برفراخت ز دانش پژوهی خدا را شناخت نه درویش یابد ازو بهرهای نه دانش پژوهی و نه شهرهای تو دانش پژوهی و داری خرد نگه کن بدین تا چه اندر خورد