خردخرد به معنای کوچک و کم کم است. این واژه به تدریج و به آرامی اشاره دارد و نشاندهنده فرایندهایی است که به صورت تدریجی و رفتهرفته پیش میروند. در واقع، این اصطلاح نشاندهنده تغییرات و تحولات است که به مرور زمان و به صورت آهسته اتفاق میافتند. به عبارت دیگر، میتوان گفت که خردخرد به نماد نرمی و لطافت در تحولات اشاره دارد که در آن هر مرحله به آرامی به مرحله بعدی منتقل میشود. این مفهوم میتواند در زمینههای مختلفی مانند یادگیری، رشد و توسعه فردی یا اجتماعی به کار رود و نشاندهنده این است که پیشرفتها و بهبودها معمولاً به صورت تدریجی و پیوسته حاصل میشوند.
خرد خرد
لغت نامه دهخدا
تیر و بهار دهر جفا پیشه خردخرد
بر تو همی شمرد و تو خود خفته چون خمیر.ناصرخسرو.بارانکی خردخرد می بارید، چنانکه زمین ترگونه می کرد. ( تاریخ بیهقی چ فیاض چ دانشگاه مشهد ص 340 ).
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خرد خرد
بر برَدَش خرد خرد تا که ندانی چه بُرد صاف بدزدد ز دُرد شعشعه دلربا
همیآمدند از هوا خرد خرد به نور سپید اندر، آن دختران
تیر و بهار دهر جفا پیشه خرد خرد بر تو همی شمرد و تو خوش خفته چون حمیر