لغت نامه دهخدا
جمشید ماهی. [ ج َ ] ( اِ مرکب ) جمشید ماهی گیر. کنایه از بودن آفتاب است در برج حوت. || ( اِخ ) کنایه از سلیمان علیه السلام هم هست. || یونس را نیز گویند. ( برهان ).
جمشید ماهی. [ ج َ ] ( اِ مرکب ) جمشید ماهی گیر. کنایه از بودن آفتاب است در برج حوت. || ( اِخ ) کنایه از سلیمان علیه السلام هم هست. || یونس را نیز گویند. ( برهان ).
جمشید ماهی گیر کنایه از بودن آفتاب است در برج حوت یا کنایه از سلیمان علیه السلام هم هست یا یونس را نیز گویند.
💡 تو این کس را که پرسی هست شاهی بود از تخمه جمشید ماهی