بلخش. [ ب َ خ َ ] ( ع اِ ) معرب بدخش، یا صورتی و تلفظی از آن. لعل. ( از فرهنگ فارسی معین ). لعل بدخشی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). گوهری است که از بلخشان آورند و آن شهری است در سرزمین ترکان. ( از ذیل اقرب الموارد ). رجوع به بدخش و صبح الاعشی ج 2 ص 99 شود.
جمله سازی با بلخش
امیری سخت عالی رای بودی که در سر حدِّ بلخش جای بودی
ز پیروزه پانصد، دو سیصد بلخش که بود از فروغش شب تیره رخش