ابدع

در زبان و ادبیات فارسی، واژه‌ی ابداع از ریشه‌ی عربی [ اَ دَ ] به‌کار می‌رود و به معنای آفرینش چیزی تازه، نو و بی‌سابقه است. این مفهوم، فراتر از خلق ساده، بیانگر ارائه‌ی اثری بدیع و شگرف است که پیش از آن نمونه‌ای مشابه نداشته باشد. بنابراین، ابداع همواره با نوآوری، تازگی و خروج از چارچوب‌های شناخته‌شده همراه است و در حوزه‌های گوناگون دانش، هنر و فناوری جلوه می‌کند.

فرآیند ابداع، مستلزم گذر از مرزهای موجود و ورود به قلمروی ناشناخته‌هاست. این عمل، نه تنها به تولید پدیده‌ای جدید می‌انجامد، بلکه بینشی تازه را نیز به ارمغان می‌آورد و افق‌های نوینی را در برابر دیدگان می‌گشاید. از این رو، نتیجه‌ی ابداع، همواره چیزی تازه‌تر، نوآیین‌تر و شگفت‌تر از آن چیزی است که پیش از این وجود داشته است. این ویژگی، ابداع را از تقلید و تکرار متمایز می‌سازد و به آن جایگاه والایی در گسترش مرزهای دانش و خلاقیت انسانی می‌بخشد.

در یک نگاه کلی، ابداع را می‌توان موتور محرک پیشرفت و تحول در تمدن بشری دانست. بسیاری از دستاوردهای بزرگ علمی، شاهکارهای ادبی و اکتشافات مهم، ریشه در توانایی انسان برای ابداع داشته‌اند. این توانایی، که خاص انسان است، او را قادر ساخته است تا پیوسته بر دانسته‌های خود بیفزاید و جهان اطرافش را به شکلی خلاقانه دگرگون سازد. بنابراین، ابداع نه‌تنها یک مفهوم، که یک ضرورت برای تداوم حیات پویای فرهنگی و تمدنی است.

لغت نامه دهخدا

ابدع. [ اَ دَ ] ( ع ن تف ) تازه تر. نوآئین تر. شگفت تر.

فرهنگ فارسی

تازه تر، نوتر، شگفت تر
تازه تر شگفت تر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس شعر
کس شعر
طی کشیدن
طی کشیدن
کردار
کردار
فال امروز
فال امروز