اصلاحطلبی جریان سیاسی درونسیستمی و یکی از دو جریان اصلی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران است که در مقابل جریان اصولگرایی قرار دارد. این دو جریان در تفسیر اندیشههای بنیانگذار نظام، راهبردهای اداره کشور و نیز برخی برداشتهای دینی بهویژه در حوزه مسائل اجتماعی دارای تفاوتهای اساسی هستند. پس از پایان جنگ تحمیلی، اندیشه اصلاحطلبی و نواندیشی دینی مجال بیشتری برای ظهور یافت و انتشار نشریاتی همچون سلام، حیات نو و بیان به انسجام و گسترش افکار این جریان کمک شایانی کرد.
با حمایت نهادهایی مانند جامعه روحانیت مبارز و حضور چهرههای سرشناس روحانی و غیرروحانی، جریان اصلاحطلبی در انتخابات ریاستجمهوری خرداد ۱۳۷۶ به پیروزی رسید و سیدمحمد خاتمی با کسب آرایی بیسابقه به ریاستجمهوری انتخاب شد. این موفقیت در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی نیز با کسب اکثریت قاطع کرسیها توسط اصلاحطلبان تکرار گردید. مهمترین محورهای فکری این جریان که متشکل از هجده گروه سیاسی و مذهبی بود، تأکید بر پلورالیسم فرهنگی و سیاسی و بازنگری نقادانه در سنت با هدف اجرای اصلاحات در شیوههای مدیریت کشور بود.
برگزاری و پیروزی در اولین انتخابات شوراهای شهر و روستا از دیگر دستاوردهای دوره اصلاحات بود. با این حال، تندرویهای برخی گروههای موسوم به دومخردادی از عوامل مهم شکست این جریان در انتخابات دوره هفتم مجلس و نهمین دوره ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۴ محسوب میشود. از جمله احزاب فعال این جریان میتوان به جبهه مشارکت ایران اسلامی، حزب اعتماد ملی و مجمع روحانیون مبارز اشاره کرد. برخی تحلیلگران معتقدند این تقسیمبندیها در جامعه امروز ایران فاقد مرزبندیهای دقیق و اعتبار علمی لازم است و کاربرد این عناوین میتواند گمراهکننده باشد.