اخمص

لغت نامه دهخدا

اخمص. [ اَ م َ ] ( ع ص، اِ ) باریکی کف پا. باریکی کف پای که بزمین نرسد. میان پای و کف پائی که بر زمین نیاید. آنجا از زیر قدم که بر زمین ننشیند. میان کف پا که با زمین ملحق نشود. || آنکه ته پایش بزمین نرسد. ( مهذب الاسماء ). ج، اخامص. || باریک میان. ( مؤید الفضلاء ). || افراخته پای. || مقابل حدبه. گودی. شیب. نشیب.

فرهنگ عمید

قسمتی از کف پا، بین پنجه و پاشنه، که به زمین نمی رسد.

جمله سازی با اخمص

💡 چون ثریا نشان اخمص تست زافرینش برون بود سر تو

💡 و گفت: کسی را که همگی او خداوند فراگرفته بود از موی سر تا اخمص قدم او همه بهستی خدای اقرار دهد و گفت مردان خدای تعالی همیشه بودند و همیشه باشند.

سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز