مقننه

لغت نامه دهخدا

مقننه. [ م ُ ق َن ْ ن ِ ن َ / ن ِ ] ( ع ص ) تأنیث مقنن. رجوع به مقنن شود.
- قوه مقننه؛ قوه ای که حق قانونگذاری دارد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به همین ترکیب ذیل «قوه » شود.
- هیئت مقننه؛ مجموع مردمی که حق وضع قانون دارند. قوه مقننه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مقننه. [ م ُ ق َن ْ ن َ ن َ / ن ِ ]( ع ص ) مُقَنَّن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مقنن شود.
- شروط مقننه؛ شرطهای موافق قانون. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مقنن
مقنن. شروط مقننه شرطهای موافق قانون

جمله سازی با مقننه

او از مخالفان اساسی نظارت قضایی بر قوه مجریه و مقننه در سیستم دولت آمریکا، و همچنین مخالف استفاده از شکنجه است و این‌ها را خلاف اصول دموکراسی می‌داند. وی همچنین معتقد است که سخنانِ از روی تنفر (در مورد دین و نژاد و غیره)، نباید توسط اصلاحیه اول قانون اساسی آمریکا (در مورد حمایت از آزادی بیان) حمایت شوند.
پس از انقلاب اسلامی ایران نیز انتخابات با نظارت شورای نگهبان ادامه یافت. هم‌اکنون طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوهٔ مجریه و مقننه توسط مردم انتخاب می‌شوند و قوه قضائیه توسط رهبر ایران که خود توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب می‌گردد و اعضای مجلس خبرگان نیز توسط مردم انتخاب می‌شوند.
کنگره ایالات متحده آمریکا، بر اساس اصل اول قانون اساسی، قوه مقننه حکومت فدرال است. این کنگره دومجلسی است و مشتمل بر مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا و مجلس سنای ایالات متحده آمریکا است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
دلاور یعنی چه؟
دلاور یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز