چهار ضد

لغت نامه دهخدا

چهارضد. [ چ َ / چ ِ ض ِدد / ض ِ ] ( اِ مرکب ) ( مرکب از چهار ( عدد ) + ضد ) و آن عبارت است از: گرمی و سردی، تری و خشکی. رجوع به چارضد شود.

فرهنگ فارسی

و آن عبارتست از گرمی و سردی تری و خشکی

جمله سازی با چهار ضد

💡 تا آب و خاک و آتش و باد، این چهار ضد با یک دگر بطبع نگردند سازگار