لوک و لنگ

لغت نامه دهخدا

لوک و لنگ. [ ک ُ ل َ ] ( ترکیب عطفی، ص مرکب ) رجوع به لنگ و لوک، لوک، و لنگ شود:
ز آسمان هنر درآمد جم
باز شد لوک و لنگ دیو رجیم.ابوحنیفه اسکافی.

فرهنگ فارسی

آنکه دست و پایش معیوب باشد اشل و اعرج: ز آسمان هنر در آمد جم باز شد لوک و لنگ دیو رجیم. ( ابوحنیف. اسکافی لغ. )

جمله سازی با لوک و لنگ

سر برهنه پا برهنه لوک و لنگ پا گهی بر خار میزن گه به سنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جل جلاله
جل جلاله
لز
لز
کپه اقلی
کپه اقلی
اسرع وقت
اسرع وقت