مچاله

کلمه مچاله در زبان فارسی به معنای فشرده، جمع شده یا به هم پیچیده است. این واژه برای توصیف اشیاء یا موادی استفاده می‌شود که به دلیل فشار یا ضربه، شکل اولیه خود را از دست داده و به حالت فشرده یا جمع‌شده درآمده‌اند.

کاربردها:

اشیاء فیزیکی: مثلاً می‌توان گفت: کاغذ مچاله شده، به معنای کاغذی است که به هم پیچیده و فشرده شده است.

توصیف احساسات: در برخی موارد، از این واژه می‌توان به صورت مجازی برای توصیف احساسات یا وضعیت‌های عاطفی استفاده کرد، مانند احساس مچاله شدن که به معنای احساس خستگی یا ناامیدی است.

در ادبیات: این واژه ممکن است در شعر یا نثر برای توصیف حالت‌های خاص و احساسی به کار رود.

لغت نامه دهخدا

مچاله. [ م ُ ل َ / ل ِ ] ( ص ) چیزی در هم فرورفته و فشرده و له و لورده شده. اصلاً این کلمه برای چیزهایی نظیر کاغذ و کهنه بکار می رود، اما گاه ممکن است به طور مجازی آن را برای موجودات جاندار و انسان نیز بکار برند: فلان پهلوان در موقع کشتی حریفش را مچاله کرد و از گود بیرون انداخت. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ معین

(مُ لِ ) (ص. ) (عا. ) فشرده شده و له شده.

فرهنگ عمید

چیزی که فشرده و به هم مالیده شده باشد.
* مچاله شدن: (مصدر لازم ) فشرده و مالیده و له شدن.
* مچاله کردن: (مصدر متعدی ) فشردن و در هم مالیدن و له کردن.

فرهنگ فارسی

چیزی که میان دست فشرده وبهم مالیده شده باشد
( صفت ) فشرده و مالیده و له شده ( در دست ). توضیح اصلا این کلمه را برای چیز هایی نظیر کاغذ و کهنه بکار میبرند اما گاه ممکن است بطور مجازی آنرا برای موجودات جاندار و انسان نیز بکار برد.

ویکی واژه

(عا.)
فشرده شده و له شده.

جملاتی از کلمه مچاله

بسیاری از کسانی که ای‌اس‌ام‌آر را تجربه می‌کنند گزارش می‌دهند که بسیاری از صداهایی که از کارهای انسان ایجاد می‌شوند، ای‌اس‌ام‌آر هستند. نمونه‌هایی از این صداها شامل کشیدن انگشتان به یکدیگر یا ضربه زدن به چیزی، شانه زدن مو، مالیدن دست‌ها به یکدیگر یا دستکاری و مالیدن پارچه، ضربه زدن به پوست بدن، خرد شدن پوسته‌های تخم مرغ یا مواد شکستنی مشابه، چین خوردن و مچاله شدن چیزهای نرم یا نوشتن است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم