ذره پرور

لغت نامه دهخدا

ذره پرور. [ ذَرْ رَ / رِ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) تربیت کننده ذرّه. مجازاً، مربّی زیردستان و برکشنده آنان.

فرهنگ عمید

آن که مردم ضعیف و حقیر و زیر دستان خود را پرورش دهد و به مقام و مرتبهای برساند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - تربیت کننده ذره. ۲ - آنکه کسان و خدمتکاران خود را ترقی دهد مربی زیر دستان.

جمله سازی با ذره پرور

یار باید بر سر ما سایه گستر بودنش هرکه شد خورشید باید ذره پرور بودنش
ز ذره روی دل آفتاب می جویم در آن دیار که خورشید ذره پرور نیست
ای صاحبی که کف حداد تو روز بزم خورشید ذره پرور و ابر گهر نم است
بگفت ای ذره پرور سعد اکبر شنیدستم زخشت مهر و اختر
سایه پا ننهاده یک ره بر سر بالین من آفتاب ذره پرور مهربان باشد مرا
نیست با ملک سلیمان غافل از احوال مور با کمال قدر باشد ذره پرور آفتاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ فال انبیا فال انبیا