کلمه بی کار به معنای فردی است که شغل یا فعالیتی ندارد و به طور کلی بدون هیچگونه حرفه ای است. این واژه به افرادی اطلاق میشود که به دنبال کار نیستند یا به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی یا شخصی، شغلی ندارند.
در برخی از موارد، بی کار میتواند به معنای عدم فعالیت یا عدم اشتغال به کارهای مفید و سازنده نیز به کار رود. به عبارت دیگر، این واژه میتواند به حالتی اشاره کند که فرد در حال گذراندن وقت بدون انجام فعالیتهای مولد است.
بیکار. [ ب َ ] ( معرب، اِ ) معرب پرگار. فرجار: فیه [ فی حجر یهودی ] خطوط متوازیة کأنها خطت بالبیکار. ( ابن البیطار ). همان پرگار فارسی است. ( از دزی ج 1 ص 136 ). برجار. برکار. ( نشوءاللغة ص 94 ). || مشی علی البیکار؛ با دقت تمام راه رفت. || نظره علی البیکار؛ اعمال او را با دقت بررسی کرد. ( از دزی ج 1 ص 136 )
(ص مر. ) کسی که کاری ندارد.
کسی که کار، شغل، و پیشه ای ندارد.
کسی که کاری ندارد، آنکه شغل وپیشهای ندارد
( صفت ) ۱ - کسی که کاری ندارد بیشغل بی پیشه. ۲ - آنکه منصب و مقامی ندارد.
صورتی از پیکار. جنگ. نبرد. جمع: بیاکیر.
بی جنگ. بی نبرد.
بیکار (اسپانیا). بیکار ( اسپانیایی: Vícar ) دهستانی در استان آلمریای اسپانیا است.
در این دهستان ۱۶٬۴۶۴ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۶۴ کیلومتر مربع است.