تمساح

تمساح

تمساح یکی از زیباترین و در عین حال خطرناک‌ترین حیوانات در دنیای طبیعی است. این موجودات آبزی به‌طور عمده در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری زندگی می‌کنند و به خاطر ویژگی‌های خاص خود در اکوسیستم‌های آبی نقش مهمی ایفا می‌کنند. تمساح‌ها به دلیل ساختار بدنی خاص و تطابق با محیط زیست، به راحتی می‌توانند در آب‌های شیرین و شور زندگی کنند. آن‌ها به عنوان شکارچیان در زنجیره غذایی عمل می‌کنند و به کنترل جمعیت دیگر جانوران کمک می‌کنند. تمساح‌ها از طریق پوست ضخیم و مقاوم خود از آسیب‌ها در امان هستند و همچنین توانایی زیادی در شکار دارند. رفتار اجتماعی این حیوانات نیز جالب توجه است؛ آن‌ها به صورت گروهی زندگی می‌کنند و در زمان جفت‌گیری به نمایش‌های خاصی می‌پردازند. به همین دلیل، تمساح‌ها نه تنها از نظر زیست‌شناسی، بلکه از نظر فرهنگی و اقتصادی نیز اهمیت فراوانی دارند و در بسیاری از نقاط جهان به عنوان نماد قدرت و استقامت شناخته می‌شوند.

لغت نامه دهخدا

تمساح. [ ت َ ] ( ع مص ) دروغ گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به مسح شود.
تمساح. [ ت ِ ] ( ع اِ ) مرد دروغگوی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). سخت دروغزن. ( مهذب الاسماء ). || مرد بدخوی.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). سرکش و خبیث. || مداهن. ( از اقرب الموارد ). || نهنگ بود. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 74 ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( السامی فی الاسامی ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). تساچه و نهنگ. ج، تماسیح. ( ناظم الاطباء ). نهنگ که جانور آبی است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).جانوری است که در رود نیل بمصر و در بعضی از رودهای سند یافت شود. ( از اقرب الموارد ). جانوری است مانندسوسمار تناور، درازدم. چهار دست و پایش کوتاه است. بر روی سر و پشت تا پایان دم او سپر استواری است مانند سپر سنگ پشتان که از پشیزهای شاخی فراهم آمده و بخشی از آن پوسته به بخش دیگر پیوسته است. ج، تماسیح. ( از المنجد ). به لاتینی کرو کودیلوس و به یونانی کروکودئیلوس، جانوری از نوع تمساح است که در رودهای بزرگ آفریقا زندگی می کنندو طول آنها بین 6 تا 8 متر است و این جانور بسختی در خشکی حرکت می کند و بالعکس در آب حرکت سریع و تند دارد. پوست لاکی آن در مقابل گلوله مقاومت می کند و نوعی دیگر از این جانور که کائیمان نامیده می شود در رودهای بزرگ چین و آمریکا زندگی می کند که پوستش را دباغی کنند و بمصرف رسانند.
تیره ای از سوسماران آبی که بداشتن دندانهای قدامی فک پایین مشخص است. این دندانها در فرورفتگیهای فک فوقانی در موقع بستن دهان جای می گیرند. اندامهای خلفی جانور متناسب برای شناست و فاصله بین انگشت را پرده ای پوستی فرا گرفته. طول وی تا 6 متر ممکن است برسد. بعضی تمساح را مرادف بانهنگ دانسته اند درصورتیکه نهنگ اسم عام پستانداران عظیم الجثه دریایی است. ( فرهنگ فارسی معین ): 
از چه می ترسی من یقین دارم 
لیس فی البحر غیرنا تمساح.( ازلغت فرس اسدی چ اقبال ص 74 ).تراست اکنون برکوه پیچش تنین 
چنانکه بودت در بحر یازش تمساح.مسعودسعد.آن پیل مست انگیخته و زدست شست آویخته 
با بحر دست آمیخته تمساح پیچان بینمش.خاقانی.هرگز [ در طبرستان ] درد ماران کشنده و کژدم و شیر و ببر و سباع وحشرات موذیه نباشد چون ماران سجستان و هندوستان و کژدم نصیبین... و سباع عرب و تمساح مصر و کوسه بصره.( تاریخ طبرستان ). رجوع به بحر الجواهر و تحفه حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه و فهرست مخزن الادویه و ترجمه ٔضریر انطاکی شود.

فرهنگ معین

(تِ ) [ ع. ] (اِ. ) جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا می کند، اما همیشه در آب نمی ماند، تخم هایش را در خشکی می گذارد. این حیوان دارای فک و دندان های بسیار نیرومند می باشد، کروکودیل.

فرهنگ عمید

خزنده ای شبیه سوسمار با چهار دست وپای کوتاه و پرده دار و دم دراز. درازی بدنش به ده متر می رسد. دهانش فراخ و در فکین بالا و پایین خود قریب ۹۰ دندان دارد. در آب شنا می کند اما نمی تواند همیشه زیر آب بماند. در خشکی تخم می گذارد و تخم های خود را در کنار دریا میان شن ها پنهان می کند. تخم هایش در مدت سه ماه باز می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) تیره ای از سوسماران آبی که بداشتن دندانها در فرو رفتگیهای فک فوقانی در موقع بستن دهان جای میگیرند. اندامهای خلفی جانور متناسب برای شناست و فاصل. بین انگشتها را پرده ای پوستی فراگرفته. طول وی تا ۶ متر ممکنست برسد. توضیح بعضی تمساح را مترادف با نهنگ دانسته اند در صورتیکه نهنگ اسم عام پستانداران عظیم الجث. دریایی است.
دروغ گفتن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تمساح نوعی سوسمار آبی هست که از آن به مناسبت در بابهای طهارت، تجارت و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
تمساح (که هم در آب زیست می‏کند و هم در خشکی) از حیوانات حرام گوشت است و در شمار حیوانات مسخ شده نیز شمرده شده است؛ از این‏رو جواز خرید و فروش آن مورد اختلاف است.
حکم طهارت تمساح
جمعی از فقها تمساح را دارای خون جهنده دانسته، لیکن برخی دیگر در آن تشکیک کرده‏اند.
بنابر قول نخست، خون، منی، فضله و مردار تمساح، نجس و در صورت مشکوک بودن جهندگی خون آن، محکوم به طهارت است.

جملاتی از کلمه تمساح

دهان بربند در دریا صدف وار دهان بگشاده چون تمساح تا کی
بهر کرم و طعمه ای روزی‌تراش از فن تمساح دهر آمن مباش
این جهان پر ز نقل و پر ز نان چون دهان باز آن تمساح دان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم