تمرین به معنای انجام فعالیتهایی است که هدف آن کسب مهارت در یک زمینه خاص میباشد. این فرآیند شامل تکرار و تمرکز بر روی جزئیات است تا فرد بتواند تواناییهای خود را تقویت کند و به تسلط برسد. در واقع، تمرین نه تنها به ما امکان میدهد که در کاری بهبود یابیم، بلکه به شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف خود نیز کمک میکند. با انجام تمرین منظم، ما میتوانیم به تدریج تکنیکها و شیوههای جدیدی را بیاموزیم و در نتیجه به سطح بالاتری از عملکرد دست پیدا کنیم. این تلاش مستمر در نهایت به ما احساس رضایت و اعتماد به نفس بیشتری خواهد داد.
تمرین
لغت نامه دهخدا
تمرین. [ ت َ ] ( ع مص )سخت روی گردیدن کسی بر کاری: مرن وجهه علی الامر تمریناً؛ سخت گردید روی او بر کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نرم کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). نرم گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): مرن الادیم؛ ای لینه ُ. ( از اقرب الموارد ). || بر زمین زدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || چرب کردن یا سرگین گاو مالیدن سم سوده چارپا را. ( از اقرب الموارد ). || خوی گر ساختن کسی را به چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آموختن به شاگرد مطالب علمی را به طریقی که خوی گر برآنها شود و در ذهن وی ملکه گردد. ( ناظم الاطباء ). مداومت و تکرار عملی یا فنی یا علمی تا در آن ماهر گردد و مهارت حاصل آید.
تمرین. [ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شاهرود که در بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع است و685تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) متنی شامل مسئله ها، پرسش ها و یا سرمشق هایی برای مهارت یافتن در امری: تمرین های کتاب را حل کردم.
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) نرم گردانیدن.۲-عادت دادن آشناساختن بامری. ۳ - ( مصدر ) خو کردن ورزیدن.۴ - ( اسم ) عادت خوگری ورزش. جمع: تمرینات
دهی است از دهستان شاهرود که در بخش شاهرود شهرستان هرو آباد واقع است.