تعمد

تعمد

تعمد به معنای انجام کاری با اراده‌ی آگاهانه و قصد و هدف خاص است. به عبارت دیگر انجام یک کار یا عمل به دلیل داشتن انگیزه و قصدی خاص و آگاهانه انجام شده است. در برخی موارد، تعمد ممکن است به معنای انجام کاری با قصد بد و توجه به اثرات منفی باشد.

لغت نامه دهخدا

تعمد. [ ت َ ع َم ْ م ُ ] ( ع مص ) قصد چیزی کردن. ( زوزنی ) ( از اقرب الموارد ). آهنگ کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || به قصد کاری کردن. ( آنندراج ). بعمد کردن. ( المنجد ). کاری از روی قصد و اراده و از روی غرض کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ عَ مُّ ) [ ع. ] (مص ل. ) از روی عمد کاری را انجام دادن.

فرهنگ عمید

از روی عمد و قصد کاری کردن، با علم و اراده به کاری اقدام کردن.

فرهنگ فارسی

ازروی عمدوقصدکاری کردن، باعلم واراده اقدام کردن
( مصدر ) دیده و دانسته کردنبقصد کردن از روی عمد کاری را انجام دادن. جمع: تعمدات.

جملاتی از کلمه تعمد

اسکار ریوتیسفارد هنرمند سوئدی یکی از نخستین افرادی بود که به‌طور تعمدی، بسیاری از اجسام و اشیا غیرممکن را طراحی کرد و به همین جهت، به او لقب پدر اشیاء غیرممکن را دادند. در سال ۱۹۵۶ بود که لیونل پنروز، روانپزشک انگلیسی به همراه فرزندش، راجر پنروز که ریاضیدان بود، مقالهٔ کوتاهی تحت عنوان؛ اشیا غیرممکن با نگرشی خاص از توهم دیداری را در یک نشریه روانشناسی انگلیسی به چاپ رساندند. این موضوع با مثلث و پله‌های پنروز نمایش‌داده شده بود. مقالهٔ موصوف در سال ۱۹۵۸ منتشر شد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم