دقت در زبان فارسی به معنای توجه و تمرکز بالا به جزئیات یا موضوعات خاص است، این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد در انجام کارها، به جزئیات و نکات ریز توجه ویژهای دارد.
به عنوان مثال در تحقیقات علمی، دقت در جمعآوری دادهها و تحلیل آنها بسیار مهم است. در نقاشی، موسیقی یا هر نوع هنر دیگر، دقت در جزئیات میتواند تأثیر زیادی بر کیفیت کار داشته باشد. در کارهای فنی و مهندسی، دقت در اندازهگیری و اجرای مراحل مختلف پروژهها از اهمیت بالایی برخوردار است.
این واژه معمولاً در تضاد با سهلانگاری قرار دارد.
دقت. [ دِق ْ ق َ ] ( از ع، اِمص ) دقه. باریک شدن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). باریکی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ظرافت و نازکی و باریکی از هر چیز ودشواری. ( ناظم الاطباء ). نازکی. ( فرهنگ فارسی معین ):قَصفة؛ دقت ارطی و تنکی آن. ( از منتهی الارب ). || نرمی. ( فرهنگ فارسی معین ). || باریک بینی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). نکته بینی. ( ناظم الاطباء ). نازک اندیشی. توجه کامل. ( فرهنگ فارسی معین ).
- دقت فکر؛ نازک اندیشی. باریکی اندیشه.
- دقت نظر؛ باریک بینی. خرده بینی. باریکی دید.
|| راستی و صحت و درستی. ( ناظم الاطباء ). || در اصطلاح بلغا آن است که کلام بطوری گویند که معانی باریک انگیزد، چنانچه به غموض مفهوم گردد، و آن ایهام و تخییل و امثال آن باشد. و این چنین کلام را دقیق نامند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون از جامع الصنایع ). || ( اصطلاح روانشناسی ) تمرکز فکر به یک موضوع. ( فرهنگ فارسی معین ). دقت یا انتباه، به آن عمل ذهن می گویند که یکی از نفسانیات را اهمیت و برجستگی خاص بخشیده، و بقیه را موقتاً مورد غفلت قرار میدهد. دقت میدانی را که فعالیت ذهن معمولاً روی آن کار می کند محدود می سازد و سبب می شودکه بسیاری از نفسانیات صراحت خود را از دست بدهند یا بکلی از صحنه وجدان بیرون روند. و این عمل ذهن همواره با اعمال بدنی معین توأم است و آن در سایر نفسانیات نیز اثر دارد. و نیز آنرا اقسامی است مانند دقت ارتجالی و ارادی. و در بیان ماهیت آن نیز سه نظریه معروف است: نظریه حسی، نظریه بدنی و نظریه سازش ذهنی، که تفصیل آن در کتب روانشناسی مذکور است. ( از روانشناسی علی اکبر سیاسی ). و رجوع به همین مأخذ شود.
دقة. [ دَق ْق َ ] ( ع اِ ) خال کوفته بر اعضا. نقطه های سیاهی را گویند که از سوزن بر دست و پای مردان و زنان زنند و بجای آن نیل و سرمه... که جای آنها نیلی شود، و در عرف نوعی است از زینت. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).
دقة. [ دِق ْ ق َ ] ( ع مص ) باریک شدن. ( از منتهی الارب ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). ضد غلظة. || کوچک و صغیر شدن. || مخفی و غامض شدن چیزی. || انداختن چیزی را بر چیزی دیگر. ( از اقرب الموارد ).
دقة. [ دِق ْ ق َ ] ( ع اِمص ) باریکی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دقت. و رجوع به دقت شود. || هیئت شکستن. ( منتهی الارب ). || فرومایگی. ( منتهی الارب ). خساست. ( اقرب الموارد ). || خردی. ( منتهی الارب ). ضد و خلاف «عظم ». ( از اقرب الموارد ).
(دِ قَّ ) [ ع. دقة ] (اِمص. ) ۱ - باریکی، نازکی. ۲ - باریک بینی، نازک اندیشی.
۱. باریک بینی.
۲. توجه و باریک بینی که در مورد امری صورت می گیرد.
۳. [قدیمی] باریکی.
۴. [قدیمی] نرمی.
۵. [قدیمی] خردی.
باریک شدن، خردشدن، باریکی، نرمی، خردی
( اسم ) ۱ - باریکی نازکی. ۲ - نرمی. ۳ - باریک بینی نازک اندیشی توجه کامل: [[ دقت شما قابل تحسین است ]] ۴ - تمرکز فکر بیک موضوع. یا دقت فکر نازک اندیشی باریک بینی:... [[ بدقت فکر وحدت نظر کم مانند است ]]. یا دقت نظر باریک بینی خرده بینی: [ دقت نظرش مورد استفاده همگانست ].
{precision} [مهندسی نقشه برداری] معیاری برای نشان دادن میزان نزدیکی مشاهدات یک کمیت به کمیت دیگر
دِقَّت (accuracy)
در ریاضیات، درجۀ نزدیکی مقدار حاصل به مقدار واقعی یا دقیق یک عدد. افزایش دقت مستلزم کاهش خطاست. در روش های عددی، مثلاً برای تعیین تقریب ریشۀ معادله یا مقدار تابع، که اغلب مبتنی بر تکرار یک فرآیند یا جمع کردن تعدادی از جملات یک سری اند، هرچه دفعات تکرار بیشتر باشد، خطا کمتر و دقت بیشتر است. عامل عمدۀ دیگر که موجب خطا در اغلب محاسبات می شود، گرد کردن است. هر قدر تعداد ارقام معنی دار یا اعشاری هنگام گرد کردن بیشتر باشد، خطا کمتر و دقت بیشتر است. مثلاً، اگر نتیجۀ محاسبه ای۱۳.۴۲۹۳۱ باشد، می توان آن را با سه رقم اعشار به ۱۳.۴۲۹، با دو رقم اعشار به ۱۳.۴۳، و با یک رقم اعشار به۱۳.۴ یا به نزدیک ترین عدد صحیح، ۱۳، گرد کرد. روشن است که اولین تقریب، دقیق تر از دومی و دومی دقیق تر از سومی و... است. دقت همچنین به دامنۀ خطا نیز اطلاق می شود. مثلاً، دقت پنج درصد یعنی آن که مقدار حاصل از محاسبه بین ۹۵ درصد تا ۱۰۵ درصد مقدار واقعی است. گاه نتیجۀ محاسبات را نیز با تعداد معیّنی از ارقام معنی دار نمایش می دهند. مثلاً عدد ۴۰۹,۳۱۸ را می توان با دقتی در حد چهار رقم معنی دار به صورت ۴۰۹,۳۰۰، با سه رقم معنی دار به صورت ۴۰۹,۰۰۰ با دو رقم معنی دار به صورت ۴۱۰,۰۰۰ یا با یک رقم معنی دار به صورت ۴۰۰,۰۰۰ نشان داد. در این حالت هم تقریب اول دقیق تر از دومی و دومی دقیق تر از سومی و... است.
💡 هر دو عالم کفهٔ میزان سزد قدر مرا عقل کل از روی دقت خواهد ار سنجیدنم
💡 در محل ورود یک برش کوچک ایجاد خواهد شد، و یک لولهٔ کوچک پلاستیکی (غلاف) به درون شریان شما وارد خواهد شد. کاتتر از طرق این غلاف وارد شریان شما خواهد شد و با دقت به سمت قلب یا شریان کرونری شما فرستاده میشود.
💡 تأثیر کازیمیر در سال 1997 با دقت بیشتری توسط استیو لامورائوکس از آزمایشگاه ملی لوس آلاموس،و توسط عمر محیدین و انوشری روی از دانشگاه کالیفرنیا،ریورساید اندازه گیری شد.در عمل،بجای استفاده از دو صفحه موازی،برای اطمینان از موازی بودن اینها،نیاز به همسویی دقیق است،آزمایشها از یک صفحه صاف و یک صفحه دیگر استفاده میکنند که بخشی از کره با شعاع بزرگ است.
💡 با توجه به تحقیقات، تکنولوژی در این رابطه نشان دهنده سرعت ارزیابی و دقت توابع شناختی میباشد.
💡 دانشمندان یک پروتکل آزمایشی را طراحی میکنند که شامل روشها و فرآیندهای مشخصی است که باید دنبال شوند. آنها متغیرها را به طور دقیق تعریف کرده و شرایط آزمایش را به گونهای تنظیم میکنند که تأثیر عوامل دیگر را به حداقل برسانند. سپس آزمایش را انجام میدهند و نتایج را به دقت ثبت میکنند. سپس، نتایج آزمایش را با پیشبینیهایی که توسط فرضیه ارائه شده است، مقایسه میکنند.
💡 مثلاً در یک نمونه، با استفاده از دام پنینگ، یک الکترون به مدت ده ماه در محفظهای دربرگرفته شد. گشتاور مغناطیسی الکترون در این تلاش، تا ۱۱ رقم دقت تعیین شد که در سال ۱۹۸۰ دقیقترین مقدار در بین مقادیر ثابتهای فیزیکی بهشمار میآمد.