دلائل جمع کلمه «دلیل» است و به معنی نشانهها یا چیزهایی است که برای اثبات یک موضوع یا فهمیدن یک واقعیت به کار میروند. وقتی کسی میخواهد حرفی را ثابت کند یا چیزی را توضیح دهد، معمولاً از آنها استفاده میکند تا حرفش باورپذیرتر شود. مثلاً وقتی میگوییم هوا سرد است، اگر دماسنج را نشان بدهیم، آن دماسنج یکی از دلائل ما برای سرد بودن هواست. یا وقتی کسی میخواهد ثابت کند که در جایی بوده، ممکن است عکس، پیام یا شاهد بیاورد که همه آنها دلائل آن شخص محسوب میشوند. در زندگی روزمره، ما بارها از دلائل استفاده میکنیم، حتی اگر خودمان متوجه نباشیم. آنها کمک میکنند دیگران راحتتر به گفتههای ما اعتماد کنند و منظور ما را بهتر بفهمند.
دلائل
لغت نامه دهخدا
- دلائل ثلاثة؛ در اصطلاح صوفیان، فناء فی الشیخ و فناء فی الرسول و فناء فی اﷲ است. ( از غیاث ) ( از آنندراج ).
|| ج ِ دلالة [ دَ / دِ ].( ناظم الاطباء ). رجوع به دلالة شود.
- دلائل ثلاثة؛ در اصطلاح منطقیان، دلالت مطابقی و دلالت تضمنی و دلالت التزامی است. ( از غیاث )( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
جمله سازی با دلائل
گوسانهای ارمنی به دلائل زمانی-اجتماعی به موازات سرودن و خواندن ترانههای ارمنی، ترانههایی نیز به زبانهای آذری، ترکی، گرجی و گاهی فارسی سروده و به آواز خواندهاند. ناقاش هوناتان با ترانهها و آهنگهای دلنشین و گرایش از چهرهای برجسته ادبیات عاشقی سده هفدهم ارمنی است.
از جمله دلائل با منشأ درونی میتوان خطاهای مادرزادی متابولیسم، مشکلات گوارشی (همچون ریفلاکس ایزوفاگال که به دلیل ایجاد درد اشتیاق کودک برای خوردن غذا را کاهش میدهد)، سفتی مخاط، بیماری کرون، اختلالات فیزیکی (همانند لب شکافته) و یا حساسیت به شیر را نام برد.
ابراهیم بن محمّدباقر موسوی قزوینی (۱۷۹۹، قزوین - ۱۸۴۷م، کربلا) فقیه اصولی امامی ایرانی بود که در نیمهٔ اول سدهٔ نوزدهم میلادی زیست. ضوابط الأصول اثر برجستهٔ او در دو جلد است و دلائل الأحکام فی شرح شرائع الإسلام.