خشکیده

خشکیده به معنای از بین رفتن رطوبت و زندگی از یک موجود یا شیء است. این واژه به وضوح به حالتی اشاره دارد که در آن، طراوت و شادابی جای خود را به بی‌حالی و سستی می‌دهد. در دنیای طبیعی، گیاهان و درختان در اثر کمبود آب و شرایط نامساعد محیطی ممکن است خشکیده شوند و این امر باعث کاهش زیبایی و تنوع زیستی می‌گردد. همچنین، در زندگی روزمره، انسان‌ها نیز ممکن است به دلایل مختلف روحیه و انگیزه خود را از دست بدهند و احساس کنند که در حال خشکیده شدن هستند. این وضعیت می‌تواند ناشی از فشارهای روانی، استرس‌های اجتماعی و یا مشکلات اقتصادی باشد. به همین دلیل، درک مفهوم خشکیده و پیامدهای آن می‌تواند به ما کمک کند تا از خود و دیگران بهتر مراقبت کنیم و به دنبال راه‌حل‌هایی برای احیای دوباره روحیه و زندگی باشیم. در این راستا، توجه به سلامت روان و ایجاد محیط‌های حمایتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

لغت نامه دهخدا

خشکیده. [ خ ُ دَ / دِ ] ( ن مف ) خشک شده. ( یادداشت بخط مؤلف ). || تشنه. ( از ناظم الاطباء ).
- دهان خشکیده؛ دهان انسان که بر اثر عصبانیت یا تشنگی خشک شده. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(خُ دِ ) (ص مف. ) پژمرده.

فرهنگ عمید

۱. خشک شده.
۲. [عامیانه، مجاز] لاغر.
۳. (قید ) [قدیمی، مجاز] متعجب.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنچه که آب و رطوبت آن از میان رفته باشد. ۲ - پژمرده ( گیاه ).

ویکی واژه

پژمرده.

جملاتی از کلمه خشکیده

یا جدا از تن دو دست یاور آب آور یا ز تیغ شمر و آن خشکیده کام و حنجرش
من شاخک خشکیده تو آب بقا داری همچون شجر طورم شاید که کنی مثمر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم