دنی

این واژه به معنای شوق، نشاط، سرور، خوشی، شادی و خرمی است. دنیای شوق و نشاط، مملو از سرور، عشرت، شادی و خوشی است. این دنیا به ما این امکان را می‌دهد که لحظات زیبا و خاطره‌انگیزی را تجربه کنیم که در آن‌ها احساسات مثبت و انرژی‌های مثبتی جاری است. هر روز می‌تواند به یک جشن کوچک تبدیل شود، زمانی که ما به زیبایی‌های زندگی توجه می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌برداری می‌نماییم. در این جهان، هر لحظه فرصتی است برای لمس خوشی و خرمی، برای شادمانی و ابراز عشق به خود و دیگران. ناظم الاطباء به‌درستی اشاره می‌کند که زندگی باید پر از شوق و نشاط باشد، زیرا این احساسات نه‌تنها کیفیت زندگی ما را بهبود می‌بخشند، بلکه باعث ایجاد روابط عمیق‌تر و معنادارتری میان انسان‌ها می‌شوند. در واقع، این شادی و نشاط می‌تواند همچون چراغی در دل تاریکی‌ها روشنایی ببخشد و ما را در مسیر زندگی هدایت کند. بنابراین، بیایید به جای غرق شدن در مشکلات و چالش‌ها، به دنیای شگفت‌انگیز شوق و خوشی روی آوریم و با نگاه مثبت به زندگی، لحظات ارزشمندی را برای خود و دیگران بسازیم. این دنیای شگفت‌انگیز می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه با عشق و امید، زندگی را زیباتر کنیم و احساس خوشبختی را در دل‌هایمان بکاریم.

لغت نامه دهخدا

دنی. [ دَ ] ( اِ ) شوق و نشاط و سرور و عشرت و شادی و خوشی و خرمی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دن شود.
دنی. [ دَ نی ی ] ( ع ص ) ناکس.( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( شرفنامه منیری ). پست و دون و خسیس. ( ناظم الاطباء ). ناکس و پست فطرت و سفله، مشتق از دنائت. ( آنندراج ) ( از غیاث ). به عربی مردم دون و خسیس را گویند. ( برهان ). فرومایه. ( دهار ). رذل. دون. ( یادداشت مؤلف ). مردم دون و طبقه پایین، در برابر سَری به معنی مردم شریف و طبقه بالا: و یلبس السری و الدنی منهم [ من اهل کلاه بار ] الفوطة الواحدة. ( اخبار الصین و الهند ص 8 ).
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی 
از خدا شرمیت کوچه می کنی ؟مولوی.نفس بی عهد است زآن رو کشتنی است 
او دنی و قبله گاه او دنی است.مولوی.که اگر حق است کو آن روشنی 
سر ز چَه بردار و بنگر ای دنی.مولوی.گفت شیطان که بما اغویتنی 
کرد فعل خود نهان دیو دنی.مولوی.- دنی پرور؛ پرورش دهنده بدی. ( ناظم الاطباء ).
- چرخ دنی پرور؛ زمانه پرورش دهنده مردمان شرور و فاجر. ( ناظم الاطباء ).
- دنیای ( دنیی ) دنی؛ جهان پست و بی ارزش: 
غم دنیی دنی چند خوری باده بخور
که ز غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش. حافظ.|| نزدیک. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). نزدیک شونده، مشتق از دنو. ( آنندراج ) ( از غیاث ). همجوار. ( ناظم الاطباء ). || ضعیف. || حقیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || لقیته ادنی دنی [ اَ نا دَن ْ نا / اَ نا دَنی ی ]؛ ملاقات کردم با او اول هر چیز. ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). در اقرب الموارد آمده «لقیته ادنی دَنْی و ادنا دناً [ اَ دَ نَن ْ ]؛ ای اول شی ٔ. و در متن اللغة آمده: «لقیته ادنی ̍ دنی و ادنی دناً؛ای اول شی ٔ.
دنی. [ دُ نا ] ( ع اِ ) ج ِ دنیا. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به دنیا شود: 
اعز مکان فی الدنی سرج سابح 
و خیر جلیس فی الزمان کتاب.متنبی.
دنی. [ دَن ْ نی ] ( ص نسبی ) منسوب به دن. شکلی از مروارید شبیه به خم. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دن شود.
دنی. [ دِ ] ( اِخ ) ( سَن... ) حامی فرانسه در قرن سوم میلادی. گویند نخستین اسقف پاریس بود و در مونمارتر به شهادت رسید. ( از دایرةالمعارف فارسی ).

فرهنگ معین

(دَ یّ ) [ ع. ] (ص. ) پست، ضعیف.

فرهنگ عمید

۱. ناکس.
۲. ضعیف.
۳. پست و حقیر.

فرهنگ فارسی

ذلیل، خسیس، فرومایه، ادنائ جمع
( صفت ) ناکس پست ضعیف.
منسوب به دن. شکلی از مروارید شبیه به خم.

دانشنامه عمومی

دنی (بازیکن فوتبال). دنیل میگل آلوس گومس ( پرتغالی: Daniel Miguel Alves Gomes؛ زادهٔ ۷ اوت ۱۹۸۳ ) که عموماً با نام دنی شناخته می شود، بازیکن فوتبال اهل پرتغال است.

ویکی واژه

پست، ضعیف.

جملاتی از کلمه دنی

صائب ز ناز و نعمت دنیای پر فریب ما را بس است این دل بی آرزو که هست
ندانم ز مهر که دم می‌زنم که دنیا و عقبا بهم می‌زنم
ای ز تو ناموس سخاوت به باد چون تو کرم پیشه به دنیا مباد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد