کشکول فیروزه کوبی یکی از صنایع دستی زیبا و منحصر به فرد ایران است که با استفاده از تکنیک فیروزه کوبی ساخته میشود. این کشکول ها معمولاً از جنس مس یا برنج ساخته شده و با تکه های کوچک سنگ فیروزه تزئین میشوند. فیروزه به عنوان سنگی مقدس در فرهنگ ایرانی شناخته میشود و نماد آرامش و خوشبختی است. همچنین به عنوان هدیه های ارزشمند و زیبا مورد استفاده قرار میگیرند و در مراسم های مختلف به عنوان نماد محبت و دوستی اهدا میشوند. این محصولات علاوه بر زیبایی، نشان دهنده هنر و مهارت هنرمندان ایرانی در صنعت دستی هستند. کشکول های فیروزه کوبی معمولاً در ابعاد مختلف تولید میشوند و میتوانند به عنوان دکوری یا ظرفی برای نگهداری اشیاء کوچک استفاده شوند. این هنر دستی به دلیل ظرافت و زیبایی اش، طرفداران زیادی در داخل و خارج از کشور دارد.

کشکول
لغت نامه دهخدا
دلم از قیل و قال گشته ملول
ای خوشا خرقه و خوشا کشکول.شیخ بهائی.- کشکول چوبین؛ کشکولی که از چوب ساخته شود. مقابل کشکول گلین. ( یادداشت مؤلف )
- کشکول دریائی؛ ثمری است معروف و بسیار بزرگ که از پوستش درویشان کاسه میسازند و در آن چیزها می خورند و این را گدایان و دوریشان استعمال می کنند ( آنندراج ). نارگیل دریائی که برای ساختن کشکول بکار می رود.
- کشکول گدائی؛ کشکولی که گدایان بکار برند و مال صدقات را در آن بریزند.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ظرفی فلزی یا سفالی مخصوص درویشان که معمولاً بر آن عبارات و اشعاری کنده شده. &delta، در قدیم این ظرف را از میوۀ کشکول می ساختند.
۳. کتابی حاوی مطالب گوناگون، مثل شعر، لطیفه، و قطعۀ ادبی: کشکول شیخ بهایی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - میو. گونه ای نارگیل که درویشان بدان زنجیر ی آویزند و لوله ای بیک انتهای آن وصل کنند و درون آن آب ریزند و بمراجعان دهند و یا آنرا وسیل. گدایی سازند و آنچه را میگیرند ( اعم از پول و یا هدیه ) داخل آن میریزند. معمولا بر سطح خارجی کشکول اشعار و عبارات و شعار های درویشی را کنده کاری میکنند و چنین کشکولها یی نفیس و پر قیمت اند. توضیح: از روی شکل میو. این گونه نارگیل کشکول های فلزی ( حلبی ) یا سفالین نیز ساخته شده که در ایام عزا داری داخل آن آب میریختند و به تشنگان میدادند کشکل کشگل. یا کشکول گدایی. ۱ - کشکولی که برای جمع آوری پول از مردم بکار برند. ۲ - وسیل. گدایی.
دانشنامه عمومی
معنی کشکول، کشیدن به دوش است. چه «کش» به معنای پهلو و «کول» دوش و کتف را گویند و چون معمولاً درویشان زنجیر کشکول را روی دوش می انداختند آن را کشکول خواندند.
تاریخ دقیقی از شروع این هنر در بین ایرانیان در دست نیست اما ظروف کشکول فلزی مربوط به صفویه موجود است. همچنین اشاره هایی به کشکول های هلالی شکلی وجود دارد که برای سرو شراب در قرن هفتم هجری مورد استفاده می گرفته است.
کشکول (شهرستان ایسیق کول). کشکول ( به لاتین: Koshkol' ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان ایسیق کول واقع شده است. کشکول ۳۸۴ نفر جمعیت دارد و ۱٬۶۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
دانشنامه آزاد فارسی
واژۀ هندی، دراصل به معنی نارگیل دریایی و ظرف مخصوص درویشان، دارای شکل بیضی و گود که گدایان و درویشان هرچه از مردم می گرفتند در آن جمع می کردند. این وسیله به همراه برخی دیگر از اجزای زندگی صوفیان کهن، مانند تبرزین، امروزه به عنوان نماد تصوف در بسیاری از فرقه ها درآمده است. در زمان صفویه و قاجار کشکول آرم و نشان صوفیان بوده است. این عنوان بعداً نام عمومی کتاب هایی شده است که در آن ها مطالب مختلف و گوناگونی مانند شعر، داستان، لطیفه، قطعۀ ادبی و مطالب دیگر بدون نظم و ترتیب در تألیف و فصل بندی آن، گردآوری شده است. سابقۀ تألیف کشکول قدیمی است و کتاب های امالی و مجموعه هایی مانند آن را که از دیرباز موجود بودند، می توان نوعی کشکول دانست. قدیم ترین کتاب هایی که با نام کشکول تألیف شده است احتمالاً به اوایل قرن هشتم هجری می رسد. از آن جمله است کتاب الکشکول فی ماجری علی آل الرسول (ص) از علامۀ حلّی که بعضی این کتاب را از سیدحیدر بن علی عبیدلی می دانند. معروف ترین کشکول در زبان فارسی، کشکول شیخ بهایی است شامل نوادر و حکایات و علوم و اخبار و امثله و اشعار فارسی و عربی که در دو جلد به چاپ رسیده است و در دوره های معاصر نیز کشکول جمالزاده است.
دانشنامه اسلامی
...
ویکی واژه
جملاتی از کلمه کشکول
تا ز هر گوشه رسد قسمت شکر دگرم قابل زله چو کشکول گدایم کردند
مرقعپوش و صاحب تاج و کشکول میان مردمان گردیده مقبول
به خاکساری و افتادگیست درویشی نشان فقر نه کشکول و خرقه و بوقست
از تو لاف بی نیازی سخت باشد ناپسند تا دل از صدرنگ خواهش پر چو کشکول گداست