پس کوچه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کوچۀ بن بست.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جمله سازی با پس کوچه
از آن پس کوچه های پیش بسته که هرکس دیده پیشش پس نشسته
شام از پس گرسنگی، مدتی مدید یک نیمه نان بخورده، پس کوچه در خفای
لب خیرگیی می کند ار پیش ره آید ابروی گشادی ز پس کوچه تنگی
فوت افسرده دلی چند ز پس کوچه خریم از پی مائده عشق به بازار شویم