معصر

لغت نامه دهخدا

معصر. [ م ِ ص َ ] ( ع اِ ) آنچه در آن شیره انگور فشارند به فارسی چرخشت گویند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). چرخشت و ظرفی که در آن انگور فشارند. ج، معاصر. ( ناظم الاطباء ).آنچه در آن انگور فشارند. معصرة. ( از اقرب الموارد ). چرخ. چرخشت. سپار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
معصر. [ م َ ص َ ] ( ع اِ ) رجل کریم المعصر؛ مرد کریم وقت سؤال از وی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
معصر. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) به جای زنان رسیده. ( مهذب الاسماء ). دختری که به رسیدگی وحیض نزدیک باشد. ج، مَعاصِر، معاصیر. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
معصر. [ م ُ ع َص ْص َ ] ( ع اِ ) جای پناه و جای رهایی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پناهگاه و ملجاء. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مِ صَ ) [ ع. ] (اِ. ) آلتی است که با آن آب میوه (مانند انگور ) گیرند، ج. معاصر.

فرهنگ فارسی

معصره: دستگاهی که با آن آب انگوریامیوه دیگربگیرند، چرخشت، معاصرجمع
جای پناه و جای رهایی

ویکی واژه

آلتی است که با آن آب میوه (مانند انگور)
گیرند؛
معاصر.

جمله سازی با معصر

💡 تو پای همی‌کوبی و انگور نمی‌بینی کاین صوفی جان تو در معصره‌ها کوبد

💡 این سوره را سه نامست: سورة النّبإ، و سورة التّساؤل و سورة المعصرات، جمله‌

💡 آدمی را مرگ همعصران کند دانای وقت سرو هنگام خزان در باغ یکتا می شود

💡 ای بسا سنگ دلا که حجرش لعل شدست ای بسا غوره در این معصره دوشاب شدست

💡 مطلب از سیر جنان دیدن همعصران است ورنه بالله که خواهش نبود حور قصور

💡 مرتضی مطهری فقیه شیعه در تمام آثار خود حتی یکبار هم به بیوه بودن و چهل سالگی خدیجه شبهه وارد نکرده است و همانند اغلب فقها و همعصران شیعه خویش و هزارهٔ پیش از آن می‌نویسد:

خویش یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز