فرید

فرید یک نام پسرانه با ریشه عربی و مذهبی است که به معنای یگانه، یکتا، بی‌نظیر و بی‌مانند می‌باشد. این نام به نوعی به افرادی اشاره دارد که در نوع خود منحصر به فرد و خاص هستند.

همچنین، یکی دیگر از معانی فرید به گوهر نفیس و گرانبها مربوط می‌شود، مانند گوهری که در گردن‌بند قرار می‌گیرد. این معنا نمادی از ارزش و اهمیت بالای فرد یا چیزی است که با این نام شناخته می‌شود و نشان‌دهنده ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد آن شخص یا شیء می‌باشد.

استفاده در متون دینی:

در متون اسلامی و روایات، فرید به عنوان یکی از القاب حضرت مهدی (علیه السّلام) ذکر شده است. این لقب به ویژگی‌های خاص و یکتای آن حضرت اشاره دارد و نشان‌دهنده مقام و منزلت ویژه او در دین اسلام است.

توجه به ویژگی‌ها:

نام فرید به دلیل معانی عمیق و مثبتش، به عنوان یک نام محبوب در میان خانواده‌ها انتخاب می‌شود. این نام می‌تواند نشان‌دهنده امید و آرزو برای فرزندی یکتا و خاص باشد.

لغت نامه دهخدا

فرید. [ ف َ ] ( اِ ) میانه قلاده را گویند. ( برهان ).
فرید. [ ف َ ] ( ع ص ) یگانه. ( منتهی الارب ). واحد. ( از اقرب الموارد ). یکتا. بی مانند. بی نظیر. یگانه. ( یادداشت بخط مؤلف ):
نتوان گفت فریدی، که نه ای
جفت فضلی، نبود جفت فرید.سوزنی.|| سیف فَرید؛ شمشیر بی نظیر و مانند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) شبه و مهره ای که فاصل باشد میان مروارید و زر. ج، فراید. || گوهر نفیس. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || مروارید در رشته کشیده فصل یافته بغیر خود. ( منتهی الارب ). مرواریدی که در نظم کشیده شده و به چیزی جز مروارید از یکدیگر فاصله یافته باشد. ( از اقرب الموارد ). || استخوان یگانه پشت که میان آخر محالات ششگانه پایین مهره گردن و میان مهره ششگانه بالای استخوان سرین است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آن مهره از پشت که واقع شده است میان شش مهره پایین تر از مهره های گردن و شش مهره بالای استخوان سرین. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(فَ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - یگانه، بی همتا. ۲ - گوهر یکتا و گران بها. ۳ - (اِ. ) گوهری که میان گردن بند آویزان کنند.

فرهنگ عمید

۱. یکتا، بی نظیر، بی مانند.
۲. گوهری که در میان گردنبند قرار دارد

فرهنگ فارسی

یکتا، یگانه، تنها، بی مانند، گوهریکتاوگرانبها
( صفت ) ۱ - یگانه یکتا بی مثل ۲ - گوهر نفیس و یکتا جمع: فراید ( فرائد ) ۳ - ( اسم ) آن مهره از پشت که واقع شده است میان شش مهره پایین تر از مهره های گردن و شش مهره بالای استخوان سرین.
میانه قلاده را گویند

فرهنگ اسم ها

اسم: فرید (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: farid) (فارسی: فَريد) (انگلیسی: farid)
معنی: یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فرید یکی از القاب حضرت مهدی (علیه السّلام) است.
«فرید» در لغت به معنای «تک» است. در روایات یکی از القاب حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) شمرده شده است. اصبغ بن نباته گوید: از امیر مؤمنان (علیه السّلام) شنیدم که می فرمود: صاحب این امر شرید (آواره)، طرید (رانده)، فرید (تک) و وحید (تنها) است.

ویکی واژه

یگانه، بی همتا،تک
گوهر یکتا و گران بها.
گوهری که میان گردن بند آویزان کنند.

جملاتی از کلمه فرید

ای فرید اینجا چو کوهی صبر کن تا ازین خرمن یکی کاهت دهند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم