یعنی آماده و مهیا کردن چیزی یعنی همه چیز برای انجام آن فراهم است و نیازی به هیچ کار دیگری نیست. مثلا همه چیز برای مهمانی فراهم است و آماده است.
- اندک نشمارم من سودای تو گر اندک چندی چو فراهم شد بسیار همی باشد
- روان گشت نعمان به فرمان و زود همه کار رفتن فراهم نمود
- نمیدانست اگر این نام را نوح نجاتش کی شد از طوفان فراهم