عزب (عثمانی) به گروهی شبهنظامی در ارتش عثمانی اطلاق میشود. این واژه به معنای مجرد نیز هست و این گروه از جوانان مجرد وابسته به خرده دهقانان تشکیل شده بود که وظیفه پیادهنظام سبک را بر عهده داشتند. آن ها داوطلب بودند و تنها در زمان نبرد حقوقی دریافت میکردند. همچنین، آنها این اختیار را داشتند که هر زمان که خواستند، خدمت را ترک کنند. در ابتدا، تنها از ساکنان ترک زبان آناتولی تشکیل میشدند، اما از اواخر سده شانزدهم میلادی، دیگر ملتهای مسلمان امپراتوری عثمانی نیز میتوانستند به این گروهها بپیوندند. اگرچه وظیفه اصلی آن ها کمانگیری بود، اما آنها همچنین سوارکاران ماهری نیز به شمار میرفتند. تسلیحات آنها متنوع بود و شامل انواع گرز، کمان، شمشیر و در اواخر تفنگ میشد. با این حال، سلاح استاندارد آنها تفنگهای فتیلهای و شمشیر بود.

عزب
لغت نامه دهخدا
عزب. [ع َ ] ( ع مص ) غایب شدن شوی زن در ایام طهر. ( از منتهی الارب ): عزب طهر المراءة؛ همسر آن زن از وی غایب شد. ( از اقرب الموارد ). عُزوب. رجوع به عزوب شود. || خالی و ویران گردیدن زمین. ( از منتهی الارب ): عزبت الارض؛ آن سرزمین خالی از سکنه شد، خواه حاصلخیز باشد و خواه بی حاصل و خشک. ( از اقرب الموارد ). عُزوب. رجوع به عزوب شود.
عزب.[ ع َ زَ ] ( ع ص ) مرد بی زن، و آن به سبب انفراد و تنهایی اوست. و زن بی شوی. ( از منتهی الارب ). آنکه او راخانواده و اهل نباشد، از مردان و از زنان. و گویند عزب، مرد بی خانواده و اهل است و عزبة زن بی شوی. ( ازاقرب الموارد ). جمع آن در مذکر عُزّاب به اعتبار اصل آن که عازب است، و أعزاب به اعتبار لفظ آن. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). در تداول فارسی زبانان، مرد بی زن. ( دهار ). مرد ناکدخدا و مجرد و آنکه زن اختیار نکرده باشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - مرد یا زن تنها. ۲ - مرد بی زن مجرد جمع عزاب.
غایب شدن شوی زن در ایام ظهر خالی و ویران گردیدن زمین
دانشنامه عمومی
عزب (فیلم). عزب ( به انگلیسی: The Bachelor ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۹ به کارگردانی گری سینیور است. در این فیلم کریس اودانل و رنی زلوگر و آرتی لانگی و بروک شیلدز، اد اسنر، هال هالبروک، پیتر اوستینوف، ماریا کری، جیمز کرامول، مارلی شلتن، کاترین تون، استیسی ادواردز، سارا سیلورمن و جنیفر اسپوزیتو بازی کردند.
جیمی شانون ( کریس اودانل ) با نامزد خود آنی ( رنی زلوگر ) دچار مشکل شده و حالا آنها می خواهند بدون هم زندگی کنند پس از مدتی ثروت عظیمی به جیمی به ارث می رسد و شرطی برای آن وجود دارد و آن این است که جیمی باید برای رسیدن به ثروت حتماً ازدواج کند او چندین روز برای یافتن همسر مناسب تلاش می کند ولی کسی را پیدا نمی کند.
در نهایت یکی ازدوستان او با دادن آگهی در روزنامه از زنان مجرد می خواهد درصورت تمایل به کلیسا مراجعه کند وجیم ازهمه جا بی خبر خود را در محاصره تعداد زیادی از زنان می بیند که همه با لباس عروس او را محاصره کرده اند و بر سر او دعوا می کنند در نهایت آنی تصمیم به بازگشت می گیرد و این خبر جیم را خوشحال می کند.
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی عَذْبٌ: آب خوش طعم -آب پاکیزه وخالص
تکرار در قرآن: ۲(بار)
عزوب به معنی غائب شدن، مخفی شدن، دور شدن است. در صحاح گفته: «عزب عنّی فلان: بعدو غاب» در اقرب الموارد گفته: «عزب عنه عزوباً: بعدوغاب و خفی»،. یعنی از علم و قدرت خدا چیزی دور و غائب نمیشود ولو هم وزن ذرّه باشد. مثل:. در نهج البلاغه خطبه 136 فرموده: «حَتّی تَؤُوبَ اِلَی الْعَرَبِ عَوازِبُ اَحْلامِها» تا به عرب غائبات عقول آنها باز گردد و در نامه 45 خطاب به دنیا میگوید: «اَعْزُبی عَنّی» از من دور شو این کلمه دوبار در قرآن مجید آمده است.
