صدازدن

صدا زدن در ادبیات فارسی به معنای بانگ دادن، آواز دادن و خواندن است. این واژه به نوعی ارتباط صوتی میان انسان‌ها را نشان می‌دهد و در آثار ادبی به عنوان ابزاری برای انتقال احساسات و پیام‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور کلی، صدا زدن نماد دعوت و جلب توجه دیگران به خود است و در متون مختلف معانی عمیق‌تری به خود می‌گیرد. در شعر و نثر فارسی، صدا زدن به عنوان یک تصویر ادبی قوی استفاده می‌شود. شاعران و نویسندگان از این واژه برای بیان حالات احساسی، دعوت به عشق یا دوستی و حتی در موقعیت‌های جدی‌تر مانند فراخواندن به جنگ یا مبارزه بهره می‌برند. این اصطلاح به زیبایی می‌تواند احساسات عمیق را منتقل کند و خواننده را به فکر وادارد.

لغت نامه دهخدا

صدا زدن. [ ص َ / ص ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بانگ دادن. آواز دادن. خواندن: پس صدا زد ایاز رسن بیاور. ( فیه مافیه ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بانگ دادن آواز دادن کسی را نامیدن و احضار کردن.

جمله سازی با صدازدن

توانمندی «رونویسی» و «پوشاندن» دو ویژگی متمایز کننده اصلی بین صدازدن شگرد و رویه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت