صافش
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
جمله سازی با صافش
از پی دفع حوادث وز پی رفع ضرر حرز اوصافش همیشه بر زبان باید گرفت
بهترین خُلق میدانی کهراست؟ آنکه داد انصاف و انصافش نخواست
ز راه مرحمت ابواب عدل و انصافش کشوده بود بی رحمت صغار و کبار
پناه دوده سلجوق کز تأثیر انصافش شود همخوابه میش ازامن با گرگ بیابانی
پسر محتاج آورد بدین قافیه ام حمل انصافش هم بر پسر محتاجست
بود سبز آب صافش را از آن رنگ که از آئینهٔ دلها برد زنگ