سربسته

سربسته

سربسته به معنای ارائه اطلاعات به صورت مبهم و غیرمستقیم است. این واژه معمولاً در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که فردی قصد دارد موضوعی را به گونه‌ای بیان کند که شنونده یا خواننده نتواند به راحتی به عمق آن پی ببرد. به عنوان مثال، در مذاکرات رسمی یا گفتگوهای حساس، افراد ممکن است از جملات سربسته استفاده کنند تا از افشای جزئیات بیشتر اجتناب کنند یا به نوعی احتیاط کنند. این نوع بیان می‌تواند به دلایل مختلفی از جمله حفظ حریم خصوصی، اجتناب از ایجاد تنش یا حتی ایجاد فضایی برای تفکر بیشتر در مورد موضوع مورد نظر باشد. در فضای اجتماعی و رسانه‌ای نیز، استفاده از عبارات سربسته می‌تواند به جلوگیری از سوءتفاهم‌ها و تفسیرهای نادرست کمک کند. با این حال، باید توجه داشت که استفاده مکرر از چنین زبانی ممکن است باعث سردرگمی و عدم شفافیت در ارتباطات شود، لذا باید با احتیاط و به اندازه مناسب به کار گرفته شود.

لغت نامه دهخدا

سربسته. [ س َ ب َ ت َ / ت ِ] ( ن مف مرکب ) که سر آن استوار باشد، همچون کیسه و مشک و غیره که دهانه آن را با ریسمان یا نخ استوار ببندند تا محتوی آن بیرون نریزد. سربمهر

فرهنگ معین

( ~. بَ تَ یا تِ ) (ص مف. ) مخفی، پوشیده.

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ سرباز] ویژگی آنچه سرش بسته باشد از قبیل بطری و جعبه و پاکت یا چیز دیگر.
۲. [مجاز] پوشیده، نهفته، پنهان.
۳. (قید ) [مجاز] به طور پیچیده و مجمل: سخن سربسته گفتی با حریفان / خدا را زاین معما پرده بردار (حافظ: ۴۹۶ ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) چیزی که سر آن مسدود باشد ( پاکت جعبه صندوق ) مقابل سرباز سر گشاده. ۲ - مخفی پنهان. ۳ - برمز پوشیده: سخن سربسته گفتی با حریفان خدارا زین معما پرده برار ( حافظ )

ویکی واژه

مخفی، پوشیده.

جملاتی از کلمه سربسته

هر سحر بر حقهٔ سربستهٔ گردون زند مهر از خورشید تابان خاتم پیغمبران
خبری داری اگر از دهن یار بگو حرف سربسته‌ای از عالم اسرار بیار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم