زوج

یعنی یک جفت یا دوتا که با هم هستند. در ریاضی، اعداد زوج بر 2 بخش پذیرند. اما در زندگی روزمره همچنین به معنای یک جفت انسان یا چیزهایی که در کنار هم و با همدیگر هستند.

  • عالمی قائل ثنای تواند زوجه منظوم گوی و چه منشور
  • نه مستی می امشب چه هر شبست ایشوخ بدستت این می ممزوج تا که داد امشب
  • نازنینا، عرق از روی تو بر گل بچکید می ممزوج لبالب برسان پی بر پی

لغت نامه دهخدا

زوج. [ زَ ] ( ع مص ) فساد انداختن میان قوم و برآغالانیدن ایشان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( اِ ) شوی و زن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). جفت خواه مذکر باشد خواه مؤنث، مگر فقهای متأخرین در مؤنث ها زیاده کرده اند و «زوجه » گویند اگرچه نزد اهل لغت نیست و ابن حاج نوشته که هر دونر و ماده و مجموع را زوج گفتن خطاست زیرا که هر واحد از نر و ماده زوج باید گفت و هر دو مجموع را زوجان و زوجین باید خواند. ( غیاث ) ( آنندراج ). یقال: هو زوجها و هی زوجته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بعل. شوی. شوهر. همسر. جفت. همتا. زن. حلیل. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ). شوهر. ( دزی ج 1 ص 610 ). || جفت. خلاف فرد. یقال:زوج او فرد؛ یعنی جفت یا طاق. و یقال: الاثنین هما زوجان و هما زوج کما یقال هما سیان و هما سواء و اشتریت زوجی حمام ( خریدم یک جفت کبوتر یعنی یک نر و یک ماده ) و عندی زوجا نعل ( یعنی یک جفت پاپوش ). ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و منه فی سورة هود فی قراءة حفص: «قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین ». ( قرآن 40/11 ). ( اقرب الموارد ). هر واحدی که یکی دیگر از جنس خود با آن باشد. ( جفت، مقابل طاق ) از ابن انباری نقل است که عامه خطا میکنند و گمان می برند که «زوج » بمعنی «دو» است ولی عرب بر این عقیده نیست زیرا «زوج » را بصورت مفرد بکار نمی برد بلکه «زوجان » بصیغه تثنیه بکار می برد ( برای دو فرد ) و برای مفرد مذکر «فرد» و برای مفرد مؤنث «فردة» بکار می برد. ( از اقرب الموارد ). || در اصطلاح حساب قدیم، بمعنی عددی که چون آنرا نصف کنند هر دو حصه مساوی باشد بغیر شکستن، مثلاً چهار و شش و هشت. ( از غیاث ) ( از آنندراج )... جفت بود، و این آن عدد است که به دو پاره مانند یکدیگر توان کردن ای به دو نیم. و اول جفتها دو است و متوالی 2، 4، 6، 8، 10. ( التفهیم بیرونی ص 34 ). در علم حساب اگر عدد منقسم شود به متساویین صحیحین آنرا زوج خوانند و اگر نشود فرد. ( از نفائس الفنون ). خلاف فرد باشد. محاسبان گفته اند عدد صحیح اگر به دو نیمه صحیح منقسم گردید پس آن عدد زوج است والا فرد است مانند سه. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
- زوج الزوج؛ آن است که بدو نیم شود و نیمه او بدو نیم شود و همچنین همیشه تا به یکی رسد چون هشت. ( التفهیم بیرونی ص 35 ). عدد زوج اگر به تنصیف منتهی به واحد شود همچو چهار آن را زوج الزوج خوانند. ( از نفائس الفنون ). اگر زوج قبول تنصیف کرد تا واحد، آن را زوج الزوج نامند مانند هشت که نصف آن چهار و نصف چهار دو و نصف دو یک است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ معین

(زُ ) [ ع. ] (اِ. ) ۱ - شوهر. ۲ - عددی که بر ۲ بخش پذیر باشد.

فرهنگ عمید

۱. شوهر، شوی.
۲. [مقابلِ فرد] قرین، جفت.

فرهنگ فارسی

شوهر، شوی، قرین، جفت، خلاف فرد، ازواج جمع
( اسم ) ۱ - شوهر شوی مقابل زوجه جمع ازواج. ۳ - عددی که قابل بخش کردن بر ۲ باشد جفت مقابل طاق فرد. ۳ - یوغ گاو. ۴ - جفت زمین بنه.

دانشنامه عمومی

زوج (فیلم ۱۹۹۹). زوج ( به تامیلی: Jodi ) فیلمی است محصول سال ۱۹۹۹ و به کارگردانی پراون گاندهی است. در این فیلم بازیگرانی همچون پراشانت، سیمران، ویجایاکومار، نثار، سریویدیا، آمبیکا، تریشا، رامش آراویند و ایشا کوپیکار ایفای نقش کرده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی زَوْجٍ: زوج - همسر- جفت - نوع - صنف
معنی شَّفْعِ: زوج
معنی فُرَادَیٰ: تک ها (جمع فرد و به معنای هر چیزی است که از یک جهت منفصل و جدای از غیر خود باشد، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معنای چیزی است که از یک جهت با غیر خود اختلاط داشته باشد.)
معنی فَرْداً: تک ها ( فرد به معنای هر چیزی است که از یک جهت منفصل و جدای از غیر خود باشد، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معنای چیزی است که از یک جهت با غیر خود اختلاط داشته باشد.)
معنی مُّضَاعَفَةً: دو چندان شده - چند برابر شده ( مثلا میگویند عدد دو ضعف عدد یک و عدد چهار دو ضعف آن است. و گاهی هم آن را به معنای چیزی میدانند که به انضمام چیز دیگری باعث تکرار شود، مانند واحد که به انضمام واحدی دیگر عدد یک را تکرار میکنند، و به این اعتبار عدد یک...
معنی ضِعْفَ: دو برابر - نصف ( مثلا میگویند عدد دو ضعف عدد یک و عدد چهار دو ضعف آن است. و گاهی هم آن را به معنای چیزی میدانند که به انضمام چیز دیگری باعث تکرار شود، مانند واحد که به انضمام واحدی دیگر عدد یک را تکرار میکنند، و به این اعتبار عدد یک را ضعف و عدد د...
ریشه کلمه: 
زوج (۸۱ بار)
جفت - صنف. به هر دو قرین از مذکّر و مؤنث در حیوانات که ازدواج یافته‏اند گفته می‏شود: زوج. به هر دو قرین در غیر حیوانات نیز زوج اطلاق می‏شود مثل یک زوج کفش (یک جفت) (مفردات) زوجه به معنی زن است جمع آن زوجات می‏باشد راغب گوید لغت ردی‏ء است. نگارنده گوید لذا زوجه و زوجات در قرآن نیامده بلکه زوج و ازدواج به کار رفته است. زوج هم به زن اطلاق شده مثل و مثل. و هم به مرد نحو و ایضاً. ازدواج نیز هم در زنان به کار رفته مثل و هم در مردان نحو. ظاهراً استعمال شدن ازدواج در مردان فقط این آیه است. زوج و ازدواج در گیاهان نیز به کار رفته مثل،. درباره حیوانات نیز آمده،. در زبان عرب زوجین به معنی یک جفت است و لفظ «اثنین» برای بیان آن است. نرو مادگی‏ در مادّه ذکر وعده کردیم درباره نر و مادگی که قرآن آن را در بسیاری از آیات مطرح کرده سخن گوئیم. 

جملاتی از کلمه زوج

خدای عزوجل در زمین دو شاخ نشاند زیک نهال برون آخته، حسین و حسن
ای تو بمردی چنان که فردی با یک وی تو به رادی چنان که زوجی باچار
دارای عدد ۲، به عنوان یک عامل است و بنابراین زوج است. پس حکم ثابت شد.
اولین زوج‌های موافق به ترتیب عبارت اند از: (۲۲۰، ۲۸۴), (۱۱۸۴، ۱۲۱۰), (۲۶۲۰، ۲۹۲۴), (۵۰۲۰، ۵۵۶۴), (۶۲۳۲، ۶۳۶۸)
نیز زوج است (زیرا از هر دو عدد صحیح متوالی، دقیقاً یکی از آن‌ها زوج و دیگری فرد است و حاصل‌ضرب یک عدد زوج و یک عدد فرد، عددی زوج می‌شود). پس می‌توان نوشت:
به عبارت دیگر برای اثبات زوج بودن یک عدد کافی است ثابت کنیم از یک عدد فرد یک واحد کمتر است (یا بیشتر است)