زهدفروش

لغت نامه دهخدا

زهدفروش. [ زُ ف ُ] ( نف مرکب ) زهدفروشنده. متظاهر به زهد. کسی که تظاهر به زهد و تقوی کند بی آنکه زاهد باشد:
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن.حافظ.نوبت زهدفروشان گرانجان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست.حافظ.رجوع به زهد و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

زهد فروشنده متظاهر به زهد

جمله سازی با زهدفروش

💡 گو زهدفروشان همه دانند که ما را باگردش مینا نبود خواهش مینو

💡 مبوس جز لبِ ساقی و جامِ می حافظ که دستِ زهدفروشان خطاست بوسیدن

💡 در کشور این زهدفروشان نتوان یافت یک صومعه کان راه به بتخانه ندارد

💡 این زهدفروشان ز خدا بیخبرانند این دست و دهن آب کشان پاک برانند

💡 از پرده کار زهدفروشان برون فتاد روزی که پا به دایرهٔ امتحان زدند

💡 لای خم فیضم وطنم ساغر دردست در صومعه زهدفروشان ننشستم

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز