دلداری

دلداری

دلداری به معنای تسکین دادن یا آرام کردن کسی است که در حال تجربه احساسات منفی، غم، یا اضطراب است. این واژه به اقداماتی اشاره دارد که به منظور حمایت عاطفی و روحی از فردی که در شرایط سختی قرار دارد، انجام می‌شود. دلداری می‌تواند شامل گفت‌وگو، ابراز همدردی، و ارائه امید و تشویق باشد تا فرد احساس بهتری پیدا کند و بتواند با مسائل و مشکلات خود مواجه شود.

علاوه بر این، دلداری به معنای معشوق بودن و محبوب بودن نیز به کار می‌رود. در این زمینه، دلداری به ارتباط عاطفی عمیق و محبت‌آمیز بین دو نفر اشاره دارد که در آن یکی از طرفین به عنوان معشوق یا محبوب شناخته می‌شود و در دل دیگری احساس خاصی را ایجاد می‌کند.

لغت نامه دهخدا

دلداری. [ دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دلدار. معشوقگی. معشوق بودن. محبوب بودن

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص. ) تسلی دادن، غم - خواری.

فرهنگ فارسی

۱ - معشوق بودن محبوب بودن. ۲ - دلیری شجاعت دلاوری. ۳ - تسلی دادن دلنوازی غمخواری.

جملاتی از کلمه دلداری

دل بی لنگرم چون پا فشارد پیش دلداری که شوخی های او از جا درآرد کوه تمکین را؟
ترا باشد به جای من همه کس مرا غیر از تو دلداری نباشد
حجت بالغه آن مظهر لطف یاری کرد رو جانب آن زن ز پی دلداری
من بی‌دلم ای نگار و تو دلداری شاید که بهر سخن ز من نازاری
دلی کو چون تو دلداری ندارد بر اهل عشق مقداری ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم