بازکردن

باز کردن. [ ک َدَ ] ( مص مرکب ) گشودن. گشادن. ( ناظم الاطباء ). منفرج کردن. فراز کردن. وا کردن. مقابل بستن

(کَ دَ )(مص م. )۱ - چیدن، جدا کردن. ۲ - پوست کندن.

۱. گشادن، گشودن، گشاده کردن، گشوده کردن.
۲. واکردن.

( مصدر ) ۱- گشاده کردن ( در و مانند آن ) گشوده کردن مفتوح ساختن. ۲ - وا کردن گره.

{open} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینه های پرونده که برای گشودن پروندۀ موجود به کار می رود

گشودن، مقابل بستن.

💡 در دانش سیاسی واکاوی به معنای بازکردن گره‌ها یا پیچیدگی‌ها از رویدادهای سیاسی یا پدیده‌ها و ارائه آن‌ها به زبان ساده برای مخاطبان است. واکاوی بر حسب موضوع مورد بحث می‌تواند سیاسی، اقتصادی،فرهنگی، تاریخی، حقوقی، امنیتی، نظامی یا ورزشی باشد. در واکاوی یک موضوع به پرسش‌هایی دربارهٔ چرایی‌ها و چگونگی‌ها یک خبر یا یک پدیده پاسخ داده می‌شود.

💡 جیم برای ماندن با کیم به پول نیاز دارد و به فکر سرقت از خانه خودش از دست پدر و مادرش می‌افتد. او ادوارد را وادار به بازکردن درها در تاریکی می‌کند ولی پلیس سر می‌رسد. جیم و کیم فرار می‌کنند و ادوارد شبی را در کلانتری می‌گذراند و نامی از دوستانش که قصد دزدی داشتند نمی‌برد. کیم رفته رفته بعد از این کار ادوارد به او علاقه‌مند می‌شود.