افراشتن

افراشتن

کلمه افراشتن به معنای بالا بردن یا بر افراشتن چیزی است و معمولاً در زمینه‌هایی همچون شادی، پیروزی، علم و هنر به کار می‌رود. همیشه به صورت یک‌پارچه و بدون ویرگول یا فاصله نوشته می‌شود. این کلمه یک فعل است و می‌تواند در زمان‌های مختلف صرف شود. معمولاً با موضوعات و مفعولاتی که به نوعی به نمایش یا برجستگی مرتبطند، به کار می‌رود. به عنوان مثال: پرچم را در میدان افراشتند. این کلمه می‌تواند به معنای بر افراشته‌کردن شخصیت، ایده یا مفهومی نیز به کار رود. مثلاً: او نام خود را در تاریخ این مرز و بوم افراشته است. شما می‌توانید از قیدها و صفات برای توصیف عمل افراشتن استفاده کنید. می‌تواند با سایر واژه‌ها ترکیب شود تا معانی جدیدی بسازد، مانند پرچم‌افراشتی که به معنای کسی است که پرچم را می‌افرازد. در نگارش رسمی و ادبی، باید از این کلمه در بافت‌های مناسب استفاده کنید و دقت داشته باشید که معنای آن به درستی منتقل شود.

لغت نامه دهخدا

افراشتن. [ اَ ت َ ] ( مص ) برداشتن. بلند ساختن. ( برهان ) ( آنندراج ). افراختن. برداشتن. بلند ساختن. ( ناظم الاطباء ). همان افراختن است و فراشتن نیز لغتی است. ( شرفنامه منیری ). رفع کردن. بلند کردن. دروا کردن. و برداشتن چنانکه جانور دم را و آدمی دست را بر آسمان و جز آن. و مصدر دیگر غیرمستعمل آن افرازش است چنانکه در بیفراز. ( یادداشت مؤلف ). اوراشتن. افرازیدن. فراشتن. فراختن. فرازیدن از مترادفات آنست

فرهنگ معین

(اَ تَ ) (مص م. ) افراختن.

فرهنگ عمید

۱. بلند ساختن، بالا بردن: هرکه گردن به دعوی افرازد / خویشتن را به گردن اندازد (سعدی: ۵۶ ).
۲. آراستن، زینت دادن.
۳. برپا کردن، برافراشتن، افراختن.

ویکی واژه

افراختن.
افراشتن

جملاتی از کلمه افراشتن

یکی شرم و دیگر سرافراشتن سوم پیشه را کاهلی داشتن
جمعی از مخالفان دولت ایران وارد محوطه بیرونی ساختمان سفارت این کشور در هلند شدند و پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشیدند.ویدئو کوتاهی از این اقدام در سایت یوتیوب منتشر شده‌است که نشان می‌دهد مخالفان با ورود به محوطه بیرونی ساختمان سفارت ایران، بر سردر ورودی آن مستقر می‌شوند و همراه با برافراشتن پلاکاردی که روی آن نوشته شده «آزادی» شعارهایی سر می‌دهند.پلیس هلند و سفارت ایران در این کشور توضیحی پیرامون ملیت و اهداف حمله کنندگان نداده‌اند.بی‌بی‌سی فارسی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم