این واژه جمع اشتباه ممکن است کمی گنگ به نظر رسد، اما با تأمل بیشتر، به عمق مفهوم انباشت خطاها اشاره دارد. این اصطلاح به وضوح بیانگر آن است که یک خطای واحد، به ویژه اگر در مراحل اولیه یک فرآیند رخ دهد، میتواند بستر و زمینه را برای بروز اشتباهات متوالی و پیدرپی فراهم آورد. این پدیده، که در حوزههای گوناگون از علوم مهندسی و برنامهریزی گرفته تا روابط انسانی و تصمیمگیریهای کلان مشاهده میشود، نشان میدهد که چگونه بیدقتیهای اولیه میتوانند به عواقب نامطلوب و بعضاً جبرانناپذیری در انتها منجر شوند.
این زنجیره معیوب از خطاها، غالباً با نادیده گرفتن جزئیات، عدم توجه کافی به اصول اولیه، یا حتی سهلانگاریهای جزئی آغاز میگردد. هر یک از این اشتباهات، به مثابه سنگبنایی است که بر روی آن، اشتباهات بعدی بنا میشوند و به تدریج، ساختاری از کاستیها و معایب را پدید میآورند. در چنین شرایطی، اصلاح و بازبینی فرآیند نه تنها دشوارتر میشود، بلکه هزینههایی به مراتب بیشتر را نیز در پی خواهد داشت؛ چرا که برای رفع هر خطا، باید به ریشههای آن در اشتباهات پیشین بازگشت و اصلاحات را از مبدأ آغاز کرد.