ابدا

واژه «ابداً» در زبان فارسی و عربی به معنای هرگز، هیچگاه، به هیچ وجه است و برای نفی قاطع و قطعی چیزی به کار می‌رود. این واژه معمولاً در جملاتی به کار می‌رود که گوینده قصد دارد رد کامل یک احتمال، رفتار یا رویداد را بیان کند و هیچ نوع تردیدی در آن وجود ندارد. کاربرد این کلمه در ادبیات فارسی و متون دینی بسیار رایج است و بیانگر شدت نفی و قطعی بودن یک موضوع است.

در ادبیات و شعر فارسی، ابداً برای تأکید بر حس نفی یا رد موضوعات اخلاقی، عاشقانه یا اجتماعی استفاده می‌شود. شاعران برای برجسته کردن عدم وقوع یک اتفاق یا بیان وفاداری و یا شدت نفرت از موضوعی، از این واژه بهره می‌گیرند. این کاربرد هنری باعث می‌شود که واژه علاوه بر معنی لغوی، بار احساسی و معنوی نیز پیدا کند و جملات را پررنگ‌تر و اثرگذارتر کند.

از نظر دستور زبان، ابداً معمولاً با افعال منفی همراه است و نقش قید نفی مطلق را ایفا می‌کند. برای نمونه، در جمله «من ابداً این کار را نمی‌کنم» نشان داده می‌شود که انجام عمل مورد نظر کاملاً منتفی و غیرممکن است. به این ترتیب، این کلمه ابزاری برای بیان شدت انکار، رد یا نفی قاطع به شمار می‌آید و در گفتار و نوشتار رسمی، ادبی و مذهبی کاربرد فراوان دارد.

لغت نامه دهخدا

( ابداً ) ابداً. [ اَ ب َ دَن ْ / اَ ب َ دا ] ( ع ق ) ظرف زمان است برای تأکید در مستقبل نفیاً و اثباتاً. همیشه. جاویدان:
ابداً یسترد ما وهب الدهَ
َر فیالیت جوده کان بخلا.
|| هرگز. ( مهذب الاسماء ). هگرز. هیچ. هیچوقت. بهیچ روی. بهیچوجه. معاذاﷲ. پرگس. پرگست:
آز نگردد ابداً گرد آنک
در شکم مادر گردد غنی.ناصرخسرو.

فرهنگ معین

( ابداً ) (اَ بَ دَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) ۱ - هرگز، هیچ وقت. ۲ - به هیچ روی، به هیچ وجه.

فرهنگ عمید

۱. آغاز کردن، شروع کردن، ابتدا کردن.
۲. آشکار کردن.
۱. هرگز، هیچ گاه.
۲. [قدیمی] همیشه، برای همیشه، جاودانه.

فرهنگ فارسی

۱ - ظرف زمان است برای تاکید در مستقبل نفیا و اثباتا همیشه جاویدان. ۲ - هرگز هگرز هیچ هیچوقت. ۳ - بهیچ روی بهیچوجه معاذالله پر گس پر گست.

دانشنامه عمومی

آبدا. آبدا ( به مجاری: Abda ) شهری در مجارستان و واقع در دیور - موشون - شوپرون است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَبَداً: همیشه
معنی تَعُودُواْ: که تکرار نکنید(در اینجا نهی در آن مستتر است و در ترکیب( أَن )با فعل گاهی این اتفاق می افتد در عبارت "یَعِظُکُمُ ﭐللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَداً إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ"(نور17))
معنی نَّصِیرٍ: همیشه یاری دهنده - بسیار یاری دهنده (در عبارت "خالدین فیها ابدا لا یجدون ولیا و لا نصیرا "فرق بین ولی و نصیر این است که: ولی هر کس عبارت است از کسی که تمامی کارهای او را انجام دهد، و آن کس خودش به کلی کنار باشد. ولی کلمه نصیر به معنای آن کسی است...
ریشه کلمه:
ابد (۲۸ بار)
همیشه. پیوسته. این کلمه 28 بار در قرآن مجید بکار رفته است یعنی مؤمنان در آن اجر همیشگی هستند راغب در مفردات گوید: اَبَد زمان مستمرّی است که قطع نمی‏شود و در مادّه «اَمَد» گوید «اَبَد» به معنی زمان غیر محدود است. در اقرب الموارد هست که: اَبَد ظرف زمان است و برای تأکید مستقبل می‏آید نه برای دوام و استمرار آن، چنانکه قَطّ و البَتَّه برای تأکید زمان ماضی است گویند: «ما فعلت قَطّ و البتّه و لا افعله اَبَداً» بنابراین سخن، کلمه اَبَد همیشه معنای ما قبل خود را تأکید می‏کند، به عبارت دیگر تأکید است نه تأسیس. تدبّر در آیات قرآن مجید خلاف این مطلب را می‏رساند و ثابت می‏کند که ابد فقط برای تأکید نیست آیاتی هست که بوسیله «اَبَدا» از آنها دوام و همیشگی فهمیده می‏شود نظیر،،، و آیات دیگر. ناگفته پیداست که از مکث و عدم قیام و عدم تزویج زنان حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله» بعد از فوتش، در صورتی دوام و استمرار فهمیده می‏شود که «اَبَداً» به آنها اضافه شود و بدون آن دوام و عدم آن هر دو محتمل خواهد بود. در این صورت «اَبَداً» برای تأسیس معنای جدیدی است نه تأکید معنای ما قبل. مخفی نماند «اَبَداً» به معنی دَهر بکار رفته چنان که در قاموس و غیره هست و نیز وصف استعمال شده چنان که در نهج البلاغه خطبه 107 آمده «اَنتَ الاَبَدُ فَلا اَمَدَلَکَ» یعنی خدایا تو دائم و همیشگی هستی و برای تو زمان محدودی نیست. در این استعمال هم، معنای اصلی که دوام باشد در نظر است.

ویکی واژه

ابدا، اصلا، غیرممکن است، در گویش بهاری زمانی صرف می‌گردد که به مخاطب تاکید شود خواسته او محال است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال زندگی فال زندگی فال فنجان فال فنجان