زنگدان

لغت نامه دهخدا

زنگدان. [ زَ ] ( اِ مرکب ) زنگله و جلاجل را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). زنگله که زنان بر پای بندند. جلاجل. ( فرهنگ فارسی معین ). زنگله ای که زنان بر پای بندند. ( ناظم الاطباء ). زنگله باشد. ( جهانگیری ).

فرهنگ معین

(زَ ) (اِمر. ) جلاجل.

فرهنگ عمید

= زنگوله

ویکی واژه

جلاجل.

جمله سازی با زنگدان

صد نفس بال‌فشان سوخت به زنگدانه خاک یک سحر، سیر پریخانهٔ افلاک‌کنید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
وارونه یعنی چه؟
وارونه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز