تنقاد

تنقاد، به معنای بازشناسی و تفکیک درم و درهم‌های باکیفیت از بی‌کیفیت است. این واژه همچنین به عمل انگشت‌خلانی در چهارمغز اشاره دارد و به نوعی به عمل منقار زدن مرغ در دام تعبیر می‌شود. از دیگر معانی آن می‌توان به جلب توجه به چیزی و یا گزیدن مار اشاره کرد. در نهایت، تنقاد به معنای بیان عیوب سخن نیز به کار می‌رود و در زمینه پرداختن قیمت به کسی، مفهوم نقد را نیز در برمی‌گیرد. به طور کلی، تنقاد یک فرایند عمیق و دقیق است که در آن نه تنها به شناسایی و تفکیک اجناس و اشیاء پرداخته می‌شود، بلکه به تحلیل و بررسی عیوب و نقاط قوت هر مورد نیز توجه می‌شود. این عمل به ما کمک می‌کند تا ارزش واقعی چیزها را درک کنیم و از آنچه که ممکن است سطحی و بی‌ارزش باشد، دوری کنیم.

لغت نامه دهخدا

تنقاد. [ ت َ ] ( ع مص ) سره کردن درم و جزآن. ( منتهی الارب ). بازشناختن ْ خواستن ِ درهم های سره از ناسره. ( از اقرب الموارد ). || انگشت خلانیدن در چهارمغز. || منقار زدن مرغ در دام. || نگاه ربودن به سوی چیزی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || گزیدن مار. ( منتهی الارب ). || آشکار ساختن عیب سخن. || نقد پرداختن بها به کسی. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] (مص م. ) جدا کردن پول سره از ناسره.

ویکی واژه

جدا کردن پول سره از ناسره.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال فرشتگان فال فرشتگان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ورق فال ورق