ویکی واژه - صفحه 54
- مکتسب
- مرتبه
- دوربین همراه
- طراحی هندسی
- دختر خوانده
- نیلی
- بالتبع
- لظی
- دادستانی
- نامتجانس
- آثار علوی
- آموزشکده
- لمان
- متفق
- عرفه
- ارتشاء
- دمان
- خاور
- کژی
- سماط
- غیظ
- حرمان
- مدون
- محاربه
- هتاک
- ذلت
- مبذول
- جفا
- شعور
- سهمگین
- شماس
- جگرگوشه
- گات
- استنباط
- تون به تون
- آل برده
- محرز
- کنجکاو
- فریق
- امتنان
- امثال
- گرمابه
- برساخته
- جایگزین چربی
- واکس
- استهبان
- همبازی
- فعالیت تفریحی
- نکوهیدن
- درع
- صباحت
- سرسیلندر
- استصواب
- تواجد
- مؤذن
- اپیدمی
- محرمات
- صاحب دیوان
- کاربری زمین
- آبشش