خوش خیم
خوش خیم. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) مقابل دژخیم. ( یادداشت مؤلف ). نیکوسرشت. نیکوخوی.
( ~. ) (ص مر. ) ۱ - خوش خلق ، نیک نهاد. ۲ - در اصطلاح پزشکی : بی خطر.
ویژگی تومور یا غدۀ بی خطر: تومور خوش خیم.
( صفت ) ۱ - خوش اخلاق خوش رفتار . ۲ - نیک فطرت نیک نهاد نیک سرشت .
خوش خیم (benign)
اصطلاحی برای توصیف رشد غیرسرطانی، مثلاً پولیپ. همچنین، در پزشکی برای هر وضعیتی به کار می رود که برای سلامتی بیمار خطری ندارد.
خوش خلق، نیک نهاد.
در اصطلاح پزشکی: بی خطر.