نمونه

نمونه

نمونه به معنای الگو یا نمونه‌ای است که می‌تواند برای راهنمایی و آموزش استفاده شود. در زندگی روزمره، ما به طور مداوم با آن ها سر و کار داریم. به عنوان مثال، در فرآیند یادگیری، معلم‌ها معمولاً از نمونه‌های مختلف استفاده می‌کنند تا مطالب را بهتر به دانش‌آموزان منتقل کنند. آن ها می‌توانند شامل متن‌ها، تصاویر، یا حتی روش‌های حل مسئله باشند. استفاده از آن ها به ما کمک می‌کند تا مفاهیم را بهتر درک کنیم و به آسانی آن‌ها را در ذهن خود جای دهیم. همچنین، در صنایع مختلف، نمونه‌سازی به عنوان یک روش کارآمد برای ارزیابی کیفیت و بهبود محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب، این مفهوم به عنوان یک ابزار کارآمد در فرایند یادگیری و توسعه، نقش مهمی ایفا می‌کند و باعث می‌شود که افراد و سازمان‌ها به سوی پیشرفت و بهبود حرکت کنند. بنابراین، توجه به آن ها و استفاده صحیح از آن‌ها می‌تواند تأثیرات مثبتی در زندگی ما داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

نمونه. [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ] ( اِ ) نمودار. ( اوبهی ) ( از غیاث اللغات ). انموذج معرب آن است. ( انجمن آرا ). نمویه. جزء کوچک و مقدار اندک از هر چیزی که بدان می نمایانند همه آن چیز را و هر چیزی که به وسیله آن چیز دیگری را بنمایانند و آشکار سازند. ( ناظم الاطباء ). قلیلی از چیزی برای دانستن چگونگی آن چیز از خوبی و بدی. ( یادداشت مؤلف ). جزئی که صفات و مشخصات کل را روشن سازد، یا فردی که معرف کلی باشد. مستوره

فرهنگ معین

(نَ یا نُ نِ ) (اِ. ) ۱ - مثل، مانند. ۲ - مقدار کمی از چیزی که به کسی نشان دهند. ۳ - سرمشق، الگو.

فرهنگ فارسی

مثل، مانند، نمودار، مقدارکمی ازچیزی
۱- ( اسم ) نموده.۲- مقداری کم و جزوی از چیزی زیاد و کلی نمودارانموذج. ۲ - مثل مانند.۳ - آنچه که بعنوان سرمشق و مثل کامل باشد: دبستان نمونه ده نمونه شاگردنمونه مزرعه نمونه.۴ - فرمهای چاپی که چاپخانه نزد مصحح ارسال میداردو مصحح پس ازتصحیح آنراپس میفرستد و پس اطمینان از صحت اجازه چاپ میدهد: در دو سال پیش که بنده به لندن آمدم و پرفسربرون امر تصحیح نمونه های جلد اول این کتاب را ( غیر از سه جزئ اول ) بعهده بنده محول فرمودند... ۴ - یانمونه ستونی.نمونه چاپی که بصورت ستون نزد مصحح فرستند و پس از غلط گیری آنرا صفحه بندی کنند.یانمونه صفح بندی ( صفحهیی ).نمونه چاپی که بصورت صفحهبندی شده نزد مصحح فرستند. ۵ - ( صفت ) زشت از کار افتاده.

فرهنگ اسم ها

اسم: نمونه (دختر) (فارسی) (تلفظ: ne(o,a)mune) (فارسی: نمونه) (انگلیسی: nemune)
معنی: مقدارکمی ازچیزی، مقدار یا تعداد کم از چیزی یا از مجموعه ای که نشان دهنده ی ویژگی های آن چیز یا آن مجموعه است، نمودار، مثال، سرمشق، الگو، دارای ویژگی های شایسته که می تواند برای دیگران سرمشق باشد

جملاتی از کلمه نمونه

نمونه‌ای است ز حراق و آتش و کبریت چراغ لاله که هر شب زباد درگیرد
دلرا اگر که با شب یلداست الفتی دارد بکف نمونه آن زلف مختصر
فردوس را نمونه ساغر دهد به ما آن ساقیی که باده ز کوثر دهد به ما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم