قاتم

لغت نامه دهخدا

قاتم. [ ت ِ ] ( ع ص ) از قتم. سیاهگون. ( منتهی الارب ). سیاه. ( ناظم الاطباء ). || یوم قاتم؛ روزی گردآلود. ( مهذب الاسماء ). قاتن با نون نیز آمده. قاحم. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

از قتم سیاهگون سیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی