کتم کردن

لغت نامه دهخدا

کتم کردن. [ ک َ ک َ ] ( مص مرکب ) پوشیدن راز. ( ناظم الاطباء ). مکتوم کردن. کتمان کردن. تلبیس کردن. ملتبس کردن. استکتام. ( یادداشت مؤلف ).
- کتم شهادت کردن؛ امتناع از گواهی دادن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پوشیدن راز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خاص
خاص
دپارتمان
دپارتمان
عزیز
عزیز
چیست
چیست