قباضه

لغت نامه دهخدا

( قباضة ) قباضة. [ ق َ ض َ ] ( ع اِمص ) شتاب رفتگی. ( منتهی الارب ).
قباضة.[ ق َب ْ با ض َ ] ( ع ص ) به پنجه گیرنده. || بشتاب راننده. ( منتهی الارب ). رجوع به قَبّاض شود.

فرهنگ فارسی

به پنجه گیرنده یا بشتاب راننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویش
خویش
ملک
ملک
زیان آور
زیان آور
بی همتا
بی همتا