حانث

لغت نامه دهخدا

حانث. [ ن ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از حنث. شکننده ٔقسم. خلاف کننده قسم. شکننده سوگند. سوگندشکننده. سوگندشکن. || زنهارخوار. || خلف وعده کننده. خلف عهد کننده. || مائل شده ازحق به باطل. || مائل شده از باطل به حق.
- حانث گردانیدن کسی را؛ مائل گردانیدن از باطل به سوی حق یا از حق به باطل. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

شکننده قسم خلف وعده کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز