جفت اوردن

لغت نامه دهخدا

( جفت آوردن ) جفت آوردن. [ ج ُ وَ دَ ] ( مص مرکب ) پیوستن و متصل کردن. ( ناظم الاطباء ). قرین کردن دو چیز را با یکدیگر:
دو گوهر یکی آتش و دیگر آب
بدل یک ز دیگر گرفته شتاب
تو خواهی که برخیره جفت آوری
همی باد را در نهفت آوری.فردوسی.|| زوج آوردن. ( ناظم الاطباء ). کسی را به همسری گرفتن. کسی را جفت خویش قرار دادن. || در بازی نرد، آوردن دو مهره است که شماره نقطه های آنها یکسان باشد مانند جفت یک ( که گاه جفت کور و دوکور هم گویند ) و جفت سه و جفت چهار و جفت پنج و جفت شش.

فرهنگ فارسی

( جفت آوردن ) پیوستن و متصل کردن قرین کردن دو چیز را با یکدیگر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال حافظ فال حافظ فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ