جخدف

لغت نامه دهخدا

جخدف. [ ج َ دَ ] ( ع ص، اِ ) فربه شریف. ( منتهی الارب ). مرد ستبر شریف. ( از قطر المحیط ) ( از ذیل اقرب الموارد ). النبیل الضخم من الرجال. ( از ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

فربه شریف مرد ستبر شریف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ادعیه
ادعیه
باری
باری
زیان آور
زیان آور
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر