اعیرج

لغت نامه دهخدا

اعیرج. [ اُ ع َ رِ ] ( ع اِ ) مار خبیث که رقیه نپذیرد و مانند افعی برجهد. ج، اعیرجات. ( ناظم الاطباء ). مار که افسون نپذیرد و برجهد بر مردم. ج، اعیرجات. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). مصغراً ماری است خبیث که رقیه نپذیرد و مانند افعی برجهد. قال اللیث: لایؤنث. ج، اعیرجات. ( منتهی الارب ). || تصغیر اعرج. لنگ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود