اسراق

لغت نامه دهخدا

اسراق. [ اِ ] ( ع مص ) سست و ضعیف گردیدن. || سپس ماندن و پنهان شدن از همراهان تا برود: اسرق عنهم. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

سست و ضعیف گردیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پوزیشن
پوزیشن
فراخوانی
فراخوانی
افتخار
افتخار
اوج
اوج